چطور توی روابطمون آدم باشیم؟! (من مسئولم - 2)
- پنجشنبه, ۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۹، ۰۲:۵۳ ب.ظ
اینجا گفتم «میخوام از معنایی که مسئولیت پذیری، آگاهی، صلح، عشق، ارتباطات، بخشش و مفاهیمی از این دست برای من دارن حرف بزنم»
و این، یه دلنوشته درمورد پذیرش مسئولیت و دغدغهی صلح هست که در من وجود داره....
حالا میخوام درمورد معنایی که "مسئولیت و مسئولیت پذیری در روابط" برای صدرا داره حرف بزنم...
توی کتاب شازده کوچولو، روباه یه حرف قشنگی به شازده میزنه... میگه که «تو تا زندهای نسبت به چیزی که اهلیش کردی مسئولی» این حرف رو بعد از دیالوگی که با هم داشتن بهش زد. قسمتی از دیالوگ که برام مهمه، اونجاست که مفهوم اهلی کردن رو داره میگه: «تو الان واسه من یه پسر بچهای مثل صد هزار پسر بچهی دیگه. نه من به تو احتیاج دارم نه تو هیچ احتیاجی به من... اما اگه منو اهلی کنی، هر دومون به هم احتیاج پیدا میکنیم! تو واسه من میون همهی عالم موجود یگانهای میشی و من واسه تو...»
وقتی این چند خط رو میخونیم، دیگه حرف مثبت و مفید بیشتری زدن درمورد مسئولیت سخت میشه! اما میخوام به چند تا چیز اشاره کنم:
من (بخوانید "ما") از وقتی به دنیا اومدم، در حال اهلی کردن آدما بودم... مادر، پدر، مادربزرگ و پدربزرگ، داییها، عمهها و عموها، بچههای اونا، دوستهای مدرسهم، حتی معلمهام، بچههای دانشگاه، شاگردام، همکارام و ...... مسئولیت من در برابر اهلی شدن اونا چیه؟
توی NVC (ارتباط بدون خشونت)، گفته میشه که «ما مسئول احساسات آدمها نیستیم! ما فقط مسئول کارهایی هستیم که داریم انجام میدهیم».. این درسته، اما مهمه که چطور تفسیرش کنیم!
من مسئول کاری هستم که دارم انجام میدم. یکی از کارهایی که من میتونم انجام بدم (ولی معمولا انجام نمیدم) اینه که به دیگرانی که تصمیمم روشون تاثیر داره درمورد دلایل تصمیمم توضیح بدم و سعی کنم اونا رو متقاعد کنم که این کار برای شخص من خوبه (یا هر چیز دیگری) ... اون وقته که میتونم بگم من مسئولیت این رابطه رو پذیرفتم و هر کاری که میتونستم براش انجام دادم.. قرار نیست پذیرش مسئولیت در مقابل دیگران باعث بشه مسئولیتم در مقابل خودم رو فراموش کنم، ولی برعکسش هم به هیچ وجه قابل قبول نیست!
یکی دیگه از کارهایی که اگه مسئولیت پذیر باشم باید بکنم اینه که وقتی میخوام یه تصمیمی بگیرم، به این فکر کنم که اثراتش روی آدمهایی که بالا ازشون حرف زدیم چیه؟ آیا اذیتشون میکنه؟ غمگین میشن؟ یا هیجانزده و شاد میشن؟ چه فکری، چه احساس و چه برداشتی از کاری که من دارم میکنم براشون اتفاق میفته؟ نه بخاطر اینکه خودم رو مسئول اون احساس یا فلان بدونم!! نه! بخاطر اینکه بتونم پیشبینی کنم و توی توضیحاتی که بالاتر درموردش گفتم لحاظ کنم :)
این کارها به هیچ وجه ساده نیستن! ولی به گمان من آدمی که به این میزان مسئولیت اهلی کردن دیگرانش رو به عهده نمیگیره، نشاید که نامش نهند آدمی :|
-----------------------------
پ.ن.1: انسان، حیوانیست اجتماعی و حرف بزن! پس اگه بخواد حرف نزنه، همون حیوان خطاب شدن هم براش زیادیه....
پ.ن.2: لطفا شما هم اگه چیزی به نظرتون میرسه که این متن رو تکمیل کنه برام کامنت کنین! سپاس :)
- ۹۹/۰۲/۱۸
اینجوری که توضیح دادی برداشت من اینه اهلی کردن یعنی با هرکس ارتباطی داشتیم
یکم کلی هست به نظرم
در مورد قسمت پایانی هم بنظرم cpuخودمون خیلی درگیر میشه که هر تصمیم من روی nنفر آدمی که باهاشون در ارتباطم چه تاثیری میزاره
بنظرم صرفا همینکه حواسمون باشه به کسی عمدا آسیب نزنیم کافیه
البته بازم مطمئن نیستم متن رو درست درک کرده باشم:)