آن روی من

جایی برای جاری شدنِ چیزی که هستم

آن روی من

جایی برای جاری شدنِ چیزی که هستم

آن روی من

بعضی حرف ها رو نمیشه زد ...
بعضی حرفا رو باید توی دلت دفن کنی ..
شاید برای اینه که ارزش دوستی بیشتر از اینه که با یه حرف نابجا خرابش کنی ! ارزش هر رابطه ای ...

#inner_peace

-----------------------
پ.ن.1: اینا بیان صدرای 21 ساله‌ست... دلم نیومد عوضش کنم :)

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۱۳ مطلب در آذر ۱۳۹۳ ثبت شده است

#عزت #قدرت #خدا #وعده-الهی # عدالت #منم که دوباره خوووبم :)

امشب قرآن باز کردم :) خیلی خوب بود 3> ... 

سوره یونس:

و هر کس که ستم کرده، اگر تمامی آنچه روی زمین است در اختیار داشته باشد، (همه را از هول عذاب،) برای نجات خویش می‌دهد! و هنگامی که عذاب را ببینند، (پشیمان می‌شوند؛ امّا) پشیمانی خود را کتمان می‌کنند (، مبادا رسواتر شوند)! و در میان آنها، بعدالت داوری می‌شود؛ و ستمی بر آنها نخواهد شد!(۵۴)

گودبای پارتی کیا :|

از دیروز صبح تا الآن (هنوز تو ذهن من شنبه شب میباشد و 1شنبه وقتیه که بخوابم و بیدار شم :دی) :


فاینال زبان، خوب بود :)

مترو، اصغر(!!)، دلم گرفت، خوابگاه، تمرین دی-بی، فیلم تاوان، کادو کردن برای محسن

تصمیم گیری برای رفتن یا نرفتن به مهمونی، رفتیم :دی، کیا (دلم برات تنگ میشه کثافت :'()، یاسی، حامد و سمانه، بقیه :دی، معذب-طور، پیاده روی، مترو شریف

دوباره خوابگاه، بچه ها 3>، فرندز(!!)، عمین-بی-اعصاب :|، خواب بدون نوشتن حتی 1سوال !! :|

آلارم موسی از 6.5 تا 9.5 هر 5دیقه 1بار :|||||||||||، کلاس معماری، گودرزی برد-پیت-نما(!!)، ناهار سلف ویژه، بازم دی-بی ننوشتیم !!، فرندز(!!!!!!)

خونه، مهمونی، خوب، نمیخوام بگم بقیشو ..

گوگل تاک، حال خوووب :)، چند تا نوت جدید اینجا


احتمالا خواب :دی

اصلاحیه

آقا !! آقا !! اشتباه شد !

من اینو گفته بودم : "میخوام از این به بعد هروقت خواستم ناراحت شم به اصغر فکر کنم . خجالت بکشم که زیر همچین مشکلایی قراره کم بیارم :| زشته انصافا :دی" درسته ؟


حالا میگم که این غلته :| نه که کلا غلطه ها !! نه ... نیاز به اصلاح داره ..

اینجا ادم همیشه دلگیر است

مطلب زیر عینا از وایبر کپی شده و نویسنده‌ی این وبلاگ در آن دست نبرده است ...


------------------------------------

از زبان یک توریست:

من درایران چیزهای عجیبی دیدم ....!

کسی بوسه ی فرانسوی بلد نیست....!

اینجا مثل آلمان پل عشق ندارد......!

از رز هلندی هم خبری نیست.....!

اینجا عشق یعنی.... به خاطر چشم های دوروبرت.....

معشوقت را فقط از پشت گوشی بوسیده باشی........!

دوست داشتن یعنی کلاس گذاشتن برای همدیگر...!

مهربانی ات را می گذارند به حساب آویزان بودنت ..!

من در ایران نتوانستم به کسی بفهمانم دوست داشتن را به حساب چیز دیگری مگذار ...!

ایرانیان جوانی نمی کنند پیر مرد و پیرزن های کم سن وسال بسیار دارند..!

ایرانیان عشق را با ماشین و لباس خوب انتخاب می کنند نه با نیت خوب !

ایران را دوست دارم،

امــــــــا ...

اینجا ادم همیشه دلگیر است..

------------------------------------

بیایم یذره بیشتر ببینیم ..

"لواشک ترش و ملسههه، بسته ای هزاارههه"
"آقا لواشک نمیخوای ؟ خوش مزست هاا ! خودم خیلی دوست دارم :|"

پسره به زور 14 سالش میشد ... ولی وزن لواشکایی که تو کیسه داشت 20 کیلویی بود :| من خسته شدم به جاش ... یهو دلم گرفت :(

بازم هیچی

من دوست دارم چیزهای نا آکادمیک بنویسم هاا ! ولی چه کنیم ؟ :)) نمیشه :| 1ماه مونده .. بعدش حرف برای زدن زیااااادهه :))

یه حس خوب ...

میدونستین که من خوشبخت ترین آدم دنیام ؟ :) همین ...

تولد

امروز روز خوبی بود :) به جز صبحش که کلاس مزخرف اندیشه بود :|


املت بوفه، بیژن، فرحزاد، دوسیب آلبالو!!،

دانشگاه، ف.ه.، کادو کردن، اعتراض دی-بی (:| :دی)،

مترو، بهارستان، نگارستان، ناهار(کشک بادمجون)، باغ، عکس، تولد رضا و زهرا

دانشگاه، دی-بی، کلاس خوب، جواب به سوال استاد، صدرا کوچولو <3 :دی

خونه، شام، خوب، عکس دیدن، وایبر، خواب :دی

هیچی

امروز با راننده تاکسیه خیلی حال کردم :)
داشت با خنده ی از ته دل بد شانسی های امروزشو برام تعریف میکرد :دی

روز جالبی(واژه ی "جالبی" هم جالبه :)) تایپش کنین :پی) بود کلا امروز ... صبح تا 4.5 خوندن هول هولکی 10 تا سوال DA برای کوییز ... بچه ها که حتی نمیدونن DFS و BFS فرقشون چیه !!!! ... من که عجله دارم همه چیزو به همه بگم ... ولی این عجله به "عصبانیت" تعبیر میشه ... امتحان که بالاخره با خوبی و خوشی تموم میشه ... میانترم و کوییز2 زبان :دی .... این یکی با خوبی و خوشی تموم نمیشه :دی

فردا ساعت 8 معارف :| اندیشه2 :| قاسمی :| خواب :| کسلی :| ....

حماقت

حماقت ما آدما انتها نداره :|

یا به قول امین(جون!) : اصولا آدم از سگ پست تره :|

دغدغه های یک "من" خسته (ساعت شلوغی)

توی سرم خییییییییلی شلوغه :| خییلی ...

بیرون سرمم شلوغه البته :دی کلا سرم شلوغه !!!


بیرون سرم رو که دیروز گفتم چه خبره .. ولی اونا رو میشه یه کاریشون کرد ... دغدغه های کوچیک و بزرگو چیکار کنیم ؟


اینقدر اون تو شلوغه که نمیدونم از کجاش شروع کنم :| مثل یه اتاق خیلی شلوغ و کثیف میمونه که میخوای تمیزش کنی :پی

از کجاش شروع میکنی ؟

بخندم یا بترسم ؟!

خوب انگار 29 روز ترسناک در پیش داریم :))


3روز برای کوییز DA داریم که سر کلاسشم حتی نبودم، بعدش 4 روز برای تمرین 4 DB و 6 CA وقت هست :دی ... (این وسطا یه میانترم و یه کوییز زبان هم دارم که اصلا گم شدن تو برنامه :|) بعدش جالب ترم میشه :)) 2روز برای پروژه DA و 7 روز برای میانترم TML، سپس 7 روز برای پایانترم DB (که کم هم هست :دی)، 2 روز تا پایانترم TML و 2 روز تا پایانترم CA و 1 روز تا پایانترم اندیشه (هر کدوم بعد از قبلی شروع میشه زمانش :)) )


بریم ببینیم چه میکنیم !


------------------------------------------------------

پ.ن.1: اینا تازه به شرطیه که از الآن تا آخر ترم تمرینی، پروژه ای چیزی ندن :دی

پ.ن.2: امتحان ترم زبان هم لحاظ نشده هنوز :)))

پ.ن.3: DA = design algorithm / DB = data base / CA = computer architecture / TML = theory of language & automata

اولین پست من

این اولین پست منه !

تا حالا وبلاگ نداشتم !! مدتی بود که میدونستم نیاز دارم جایی بنویسم ...ولی این دونستنه پس ذهنم بود ! نمیفهمیدمش :دی تا اینکه دوستی (دیشب) وبلاگشو بهم معرفی کرد و منو به این فکر انداخت که "چه خوب :) !! این همون چیزیه که نیازش داشتم" ...

بگذریم ... باشد که این بلاگ تاثیری که میخوام رو داشته باشه روی زندگیم ..