نخ تسبیح!
- پنجشنبه, ۴ ارديبهشت ۱۳۹۹، ۰۲:۴۰ ب.ظ
این یه دعوای همیشگی بین جامعهشناسا و روانشناساست که اولیا میگن جامعه رو باید اصلاح کنیم و باید روی جامعه تاثیر بگذاریم و ..... ولی دومیا میگن که جامعه تشکیل شده از تکتک افراد و اگه میخوای جامعه رو نجات بدی، باید روی آدمای جامعه کار کنی و اونا رو آگاه کنی و .....
و البته فلاسفهی محترم که کلا توی این دعوا خودشون رو زحمت نمیدن و هنوز دارن به "چرا؟" فکر میکنن :)))
اما من نه فیلسوفم، نه جامعهشناس... من حتی روانشناس هم نیستم هنوز؛ رسما! ولی به هر حال دیدگاهم از نوع دومه و توی این پستی که نوشتم هم نوع نگاهم به نظر خودم کاملا مشخصه....
خیلیا بهم ایراد گرفتن که چطور میتونی خودت رو توی اون اتفاق (هنوز برام سخته درموردش حرف بزنم :|) مسئول بدونی؟!! من جوابی براشون نداشتم به جز اینکه "من مسئولم! (تو هم مسئولیا، اگه نمیخوای ببینی و بپذیریش اشکالی نداره! ولی دیگه منو بخاطر مسئول دونستن خودم بازخواست نکن!!)"
البته که خودمم قبول دارم اون پست بیشتر یک دلنوشته بود به هدف خالی کردن انرژیهای منفی درونم، به روش خودم! ولی همزمان شروع جریانی بود که هنوز دقیق نمیدونستم چیه، و الآن دارم میفهمم که دلم میخواد سیر نوشتههام به اون سمت پیش بره.....
میخوام از معنایی که مسئولیت پذیری، آگاهی، صلح، عشق، ارتباطات، بخشش و مفاهیمی از این دست برای من دارن حرف بزنم و اون پست، اون اتفاق، یه جورایی میشه نخ تسبیحی که این متندونهها رو کنار هم نگه میداره....
- ۹۹/۰۲/۰۴
به نظرم هردوتاش یه چیزن!
جامعه موجودیت خودش رو از مردم میگیره و درواقع اصلاح هر کدوم به اصلاح دیگری هم ختم میشه
دوست دارم اگه مایل بودی نظرتو بدونم که هدف از اصلاح کردن جامعه یا افرادش چیه؟
یعنی ایده آلت از یه جامعه یا افراد اصلاح شده چیه؟