آن روی من

now it's a better time to write !

now I can talk easier .. my mind did its job *1* :) everything will be okay for a while ..

اینگیلیسی نوشتنم بد نیستا ! :)) مسرور شدیم :دی  مخصوصا اگه کنارش یانی هم گوش بدی (با صدای بلند) :پی

هنوز اونقدر تمرکز ندارم که بتونم تمرین یا پروژه یا هر کوفت و زهرمار آکادمیک دیگه ای رو انجام بدم :| فی الواقع ترمم داره به فنا(بخوانید گا!!) میره :)) ولی از این 1ماه راضیم .. خدا کنه تا آخر هم راضی بمونم (U know what I mean <3) :پی

"هر چیزی رو اگه سخت به دست نیاری قدرشو نمیدونی !"

"بعضی وقتا چرایی مهم نیست !! چگونگیه که مهمه :)"

"کولی کنار آتش، رقص شبانه ات کو ؟"

دوست دارم المپیاد درس بدم ! نه برای پولش و نه برای اینکه به پول نیاز شدید دارم الآن (که دارم !)

برای خودم ... حس میکنم بهش نیاز دارم ... از همون زنگ تفریحا که قبلا گفتم :پی

کوه هم خوبه .. کلا دارم میرم به سمت ساختن یه صدرای جدید ... با اهداف متعادل تر ... (نمیتونم بگم بهتر ! :|)

نه ! بهتر شاید نباشه .. ولی فکر میکنم بعد از این ثبات 9ماهه، بچه هم بود باید میزاییدمش دیگه :دی !! بعدشم، بهتر از نظر آرمانی نیست! از نظر فلکسیبلیتی هست :) کلا فکر کنم این صدرا جدیده رو بیشتر دوست داشته باشمش :) حتی اگه آدمایی که صدرا قبلیه جذبشون کرده بوده باشه رو کمتر ببینم ...

"زندگی همینه عزیزم ! آدما میان و میرن .. این تویی که مهمی و باید با این رفت و آمد ها بهترین استفاده رو بکنی .."

"به نظر من باید برای هر کسی اونقدری باشی که ارزششو داره !!" "نه :| ولی قبول دارم که باید اونقدری باش که میخواد باشی" نمیدونم !! :-"

همین یک نفر ...

-----------------------------------

*1*: special thanks to amin.J and a'min ...