آن روی من

جایی برای جاری شدنِ چیزی که هستم

آن روی من

جایی برای جاری شدنِ چیزی که هستم

آن روی من

بعضی حرف ها رو نمیشه زد ...
بعضی حرفا رو باید توی دلت دفن کنی ..
شاید برای اینه که ارزش دوستی بیشتر از اینه که با یه حرف نابجا خرابش کنی ! ارزش هر رابطه ای ...

#inner_peace

-----------------------
پ.ن.1: اینا بیان صدرای 21 ساله‌ست... دلم نیومد عوضش کنم :)

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

بداهه

پیش نوشت: فکر کنم 26 آبان بود که چند ساعتی توی خونه تنها بودم... یهو هوس سنتور زدن کردم اما دلم آهنگایی که بلد بودم رو نمی‌خواست... انگار چیزی آماده‌ی تولد بود... :)

-----------------------------------

 

بیست و هشت.

 

تنهایی

آرامش

غلیان

ناگاه دیدم جلویش هستم

پس شروع به نواختن کردم....

 

نواختن از تلاطم‌هایم

از دریای مواجی که درونم بود

از درون مواجی که دریایم بود

از دریای درونی که مواج شده بود....

 

هرچه بود را درونش ریختم

یک برون‌ریزیِ بزرگ

یک لای‌روبیِ عمیق

یک رهاییِ آرام.... :)

 

دیدمت

تو را

و تو را

و همه‌ی شمایانِ دیگر را...

دیدمتان

گفتمتان

از حالم

از احوالم

 

دلم فریاد می‌خواست ولی در انزوای خویش

پس با یارِ موزونم مشورت کردم

و او مرا ترجمه کرد

و شمایان مرا شنیدید...

و شمایان مرا فهمیدید...

و شمایان مرا بوئیدید....

 

و من؟

لبخند با چشمانی بسته... :)

  • کورنلیوس ("همین یک نفر" سابق)

نظرات  (۲)

بح بح خیلی هم زیبا

قشنگ اصطلاحات روانشناسانه موج میزنه توش ها:))) 

پاسخ:
D: دیگه جزئی از زبانم شده :))
  • مهدی هستم(سیدمهدی)
  • لبخند انتهاش...

    پاسخ:
    :)
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی