پست پانصدم!
- سه شنبه, ۱۹ شهریور ۱۳۹۸، ۰۶:۴۴ ب.ظ
این پونصدمین پستیه که من دارم توی این بلاگ مینویسم!
روی "مینویسم" تاکید دارم چرا که یه سریشو منتشر نکردم.. و روی "این بلاگ" هم تاکید دارم چرا که از قبل باز کردن وبلاگ برای خودم هم دست نوشتههایی داشتم، و توی این مدت هم به جز اینجا چیزهایی برای خودم یادداشت کردم....
اما اینا مهم نیست!
چیزی که میخوام بگم اینه که وقتی این بلاگ رو باز کردم هیچ فکر نمیکردم که روزی برسه که پانصد تا متن کوتاه یا بلند بنویسم...
هیچ فکر نمیکردم که هزار و هفتصد و سی و سه روز (چیزی نزدیک به پنج سال!) بگذره و هنوز درحال نوشتن توی همون کانتکستی باشم که از روز اول توش شروع کردم...
هیچ فکر نمیکردم که روزی بیاد که توی اون روز بیش از صد نفر دلنوشتههای منو بخونن! چیزی که لزوما ربطی به کسی جز خودم نداشته احتمالا...
و خیلی چیزای دیگه :)
اینا رو نوشتم که به خودم یادآوری کنم چقدر خوب که توی این سالها کم و بیش ثبات داشتم، چقدر خوب که پای خودم و دلم واستادم و چقدر خوب که الآن به جایی رسیدم که با خودم و احساساتم در صلح و آرامشم :)
به نظر من وبلاگ داشتن چیزی بیشتر از نوشتن روزانهی افکار و احساسات یا امثال اوناست... کارهای خیلی بیشتری از صرفا قوی کردن قلم و فکر آدم میتونه بکنه... شاید به نظر نیاد!
ولی علی ای حال من خوشحالم که یه روزی تصمیم گرفتم وبلاگمو باز بکنم و خوشحالترم که پای این تصمیمم واستادم :)
- ۹۸/۰۶/۱۹
برا من هم خوندن آرشیوم خیلی اذیت کنندهست! دیدن کلماتی که استفاده میکردم، لحنم، حتی رعایت نکردن علایم نگارشی! :))) ولی نیمه پر لیوان همون دیدن اینه که قد کشیدی، خیلی بیشتر از چیزی که خودت هم فکرش رو میکردی و اینم خیلی دلچسبه. امیدوارم حداقل یه پنج سال دیگه هم بنویسی همینجا :))