آن روی من

جایی برای جاری شدنِ چیزی که هستم

آن روی من

جایی برای جاری شدنِ چیزی که هستم

آن روی من

بعضی حرف ها رو نمیشه زد ...
بعضی حرفا رو باید توی دلت دفن کنی ..
شاید برای اینه که ارزش دوستی بیشتر از اینه که با یه حرف نابجا خرابش کنی ! ارزش هر رابطه ای ...

#inner_peace

-----------------------
پ.ن.1: اینا بیان صدرای 21 ساله‌ست... دلم نیومد عوضش کنم :)

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

من نمی‌دانستم معنی "هرگز" را...

خانه دلتنگ غروبی خفه بود

مثل امروز که تنگ است دلم

پدرم گفت چراغ، و شب از شب پر شد

من به خود گفتم یک روز گذشت ..

مادرم آه کشید، "زود برخواهد گشت"


ابری آهسته به چشمم لغزید

و سپس خوابم برد

که (چه کسی) گمان داشت که هست این‌همه درد

در کمین دل آن کودک خرد؟..


آری آن روز چون میرفت کسی، داشتم آمدنش را باور

من نمیدانستم معنی "هرگز" را

تو چرا باز نگشتی دیگر؟


آه ای واژه ی شوم خو نکرده ست دلم با تو هنوز

من پس از اینهمه سال، چشم دارم در راه، که بیایند عزیزانم

آه


"هوشنگ ابتهاج"


-----------------

پ.ن.1: اعتقاد دارم «اگه اعتقاد داریم که با نامحرم دست ندیم، پس باید با هیچکدومشون دست ندیم! اما اگه همچین اعتقادی نداریم، میشه با همشون دست داد!»

پ.ن.2: 2تا تفسیر از دیشب به ذهنم میرسه.. یا فک میکنی من حالم بد میشه که حق نداری به جام تصمیم بگیری، یا خودت حالت بد میشه که حق دارم درموردش بدونم!

پ.ن.3: متن شعر به پی‌نوشت‌ها مربوط نیست.. این پایین یه گله‌ای بود که انجام شد، اون بالا یه شعر قشنگ بود که امروز شنیدم!

پ.ن.4: به پی‌نوشت‌ها دقت نکنین لطفا....

  • کورنلیوس ("همین یک نفر" سابق)

نظرات  (۱)

این شعر با صدای خود استاد ویران کنندس :(
پاسخ:
واقعا.. :"
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی