آن روی من

جایی برای جاری شدنِ چیزی که هستم

آن روی من

جایی برای جاری شدنِ چیزی که هستم

آن روی من

بعضی حرف ها رو نمیشه زد ...
بعضی حرفا رو باید توی دلت دفن کنی ..
شاید برای اینه که ارزش دوستی بیشتر از اینه که با یه حرف نابجا خرابش کنی ! ارزش هر رابطه ای ...

#inner_peace

-----------------------
پ.ن.1: اینا بیان صدرای 21 ساله‌ست... دلم نیومد عوضش کنم :)

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

وقتی خوابت نمی‌بره

وقتی هزار تا چیز توی سرت هست نمی‌تونی بخوابی ...

آینده‌ی نامشخص، رشته تحصیلی، کار، زندگی، رابطه عاطفی، روابط خانوادگی، دوستان و ......


من میگم هزار تا، شما میخونین هزار تا، اما واقعا هزااااار تاست! یه جوریه که اصن نمیدونم به کدومش فکر کنم! نمیدونم کدومو کجای دلم و کچای افکارم بچپونم :|

هرکدوم بخش‌‎هایی که بالا گفتم رو میشه به کلی زیر-بخش تقسیم کرد :/ به هر بخشی که فکر میکنم یه حسی بهم میگه چیزای مهم‌تری هم هستن که داری از دستشون میدی!


رشته: الگوریتم؟ روانشناسی؟ انصراف بدم؟ مطمئنم؟ هزینه‌های هرکدوم انننقدر زیاده که اصن نمی‌تونم به هیچکدوم فکر کنم هنوز :|

کار: سنجمان، خانه‎‌ی نوآوری، یا یه شرکت دیگه (مثلا سحاب)؟ کار خودم، طراحی دوره‌ها، کتابم، پوفففف

رابطه: فرزانه؟ میشه هنوز؟ کلا نشدنیه! نه؟ کسی میشه بشه جاش؟ تا کی میخوام دست و پا بزنم و رها نشم و رها نکنم؟

روابط خونوادگی: من و بابام .... یحیی و باباش ..... رودهنی که بهم انرژی قبلو نمیده :""

دوستان: فا.ضی.

              یا.خا.

              کی.اع.

              می.بر.

              فر.ها.

              بازم هست!


بازم هست!


-------------------------

پ.ن.1: بازم هست!!!

پ.ن.2: ما را همه شب نمی‌برد خواب! حتی شبایی که می‌خوابیم :"

  • کورنلیوس ("همین یک نفر" سابق)

نظرات  (۴)

دغدغه!
انگار بدنیا اومدیم توی هر مرحله ی زندگیمون با یسری دغدغه روبرو بشیم خوب یا بد پشت سر بذاریمش...
اینک تهش چی میشه!؟ ب کجا میرسیم!؟
شاید نباید اونقدر مهم باشه...
زندگی یه کتابه... 
ک هر روز داریم ی ص از این کتابو مینویسیم...
شاید بشه توو همین خلاصه اش کرد...
چطوره هر روز فقط روی نوشتن یک ص تمرکز کنیم... 
شاید دغدغه ها گم بشه...
شاید کم بشه,
شاید رفع بشه...
در لحظه زندگی کن صدرا جان ؛)

مرسی بابت وبلاگ بی نظیرت :)
پاسخ:
مرسی بابت انرژی و صداقتی که توی کامنتت بود سحر جان :)

ایشالا که بتونم همینجور که میگی پیش ببرم زندگی رو ...
ببین 5 سال رابطه بوده.بعید میدونم 5 سال باشه که بخوای تموم کنی رابطه رو
قطعا سخت و تلخه تحت هر شرایطی ولی مطمئن باش تموم میشه و یادت میره و بعدها برات میشه خاطره ای که شاید سالی یه بار یادش بیفتی

فقط زمان نیست ولی از مهم ترین عواملش زمان هست
البته اینا همه نظر شخصیه و برای هرکسی متفاوته
پاسخ:
مرسی که نظرتو میگی :)
امید ....
چقدر مشکلات همه شبیه همه!
باید اعتراف کنم با خودم فکر میکردم صدرا که دانشجوی خوبی توی یه دانشگاه خوبه هیچ کدوم از مشکلاتی که گفتی رو نداره!

راه حلشونم فقط زمانه...گذشت زمان!
پاسخ:
آره! مشکلا شبیهه ولی همونقدر هم مختص خود آدمه!
صدرا هم آدمه! :) مشکلایی که آدما توی فرهنگ ما دارن رو اونم داره واقعا ...

چقدر زمان بدم؟! چقدر زمان میخواد هضم تموم شدن یه رابطه ی 5 ساله؟؟ چقدر زمان میخواد تا بتونم خودم باشم و زندگی خودمو بکنم؟ فقط زمان نیست واقعا ...
یکی شو انتخاب کن و به همون فقط فکر کن وقتی حل شد برات بعدش به بقیه:)
پاسخ:
اگه میشد که خوب بود :"
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی