آن روی من

جایی برای جاری شدنِ چیزی که هستم

آن روی من

جایی برای جاری شدنِ چیزی که هستم

آن روی من

بعضی حرف ها رو نمیشه زد ...
بعضی حرفا رو باید توی دلت دفن کنی ..
شاید برای اینه که ارزش دوستی بیشتر از اینه که با یه حرف نابجا خرابش کنی ! ارزش هر رابطه ای ...

#inner_peace

-----------------------
پ.ن.1: اینا بیان صدرای 21 ساله‌ست... دلم نیومد عوضش کنم :)

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

اولین‌ها..

اولین باری که دیدمت فکرشم نمیکردم 4 سال بعد همچین تجربه‎هایی داشته باشم ...

اولین باری که دیدمت یه دختر شاد و سرزنده و سرحال بودی که بزرگترین غم دنیا براش بلد نبودن درس گسسته بود ....

اولین باری که دیدمت یه پسر بچه‎ی بیخیال و کور بودم که خیلی از اتفاقاتی و نتایجی که الآن برام بدیهی هستن رو نمیدیدم .....

اولین باری که دیدمت فکرشم نمیکردم روزی نا-شاد ببینمت ... که این نا-شاد دیدنت اینجوری خرابم کنه ....


اولین باری که نا-شاد بودی رو یادم نیست ... انقدر تکرار شده که بهش عادت کردیم انگار!


اولین باری که تغییر بزرگ کردم مال ورودم به دانشگاه بود ... البته از منظری میشه گفت اون تغییر نبود! شکل گیری اولیه‌ی صدرا بود

با این دید،

اولین باری که تغییر بزرگ کردم مال 2سال پیشه

ینی توی این 2سال همواره در حال تغییر بودم با شیب کم و زیاد ... اما الآن میتونم بگم که دوباره داره تغییر بزرگی شکل میگیره ...


هنوز هم از حجم از این تغییر بزرگه میترسم ... نگرانم که تا کجا قراره تغییر کنه ..

چقدر قراره جدی بشه؟

چقدر قراره درونگرا بشه؟

چقدر قراره خودخواه بشه؟

تا کجا قراره چیزی براش مهم نباشه؟

آروم تر

بی‌حوصله

رک ...........


-----------------------------

پ.ن.1: ممکنه حسی که از متن تراوش میکنه حس خوبی نباشه .. حس خودمم خوب نیست! اما این تخلیه‌ی حس با قبلی ها یه فرقی داره !!

پ.ن.2: خبری در  راه است :-؟

  • کورنلیوس ("همین یک نفر" سابق)

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی