وقتی من میگم الآن بیخیال بشین و شما میرین بابای طرف رو میبینین، انتظار کرنش و آرامش و احترام و غیرهی الفاظ دهن پر کن رو از من نداشته باشین ...
------------------------
پ.ن.1: طوفانی در راه است :|
پ.ن.2: گذشت اون زمانی که صدرا بچه بود ! تعجب میکنی ؟ به جهنم :|
پ.ن.3: واژهی آخر پینوشت2 بعد از کلنجار رفتن بسیار با خود مودبانه شد :|
پ.ن.4: ولی انگار این اتفاق نیاز بود برای آینده ای که دارم برای خودم مینویسم ! یه جور کاتالیزور ....
پ.ن.5: ممکنه اشتباه کنم ؟ حداقل برای اولین بار مثل یه مرد اشتباه میکنم !
مکالمات ذهنی من امروز عصر:
- بعضی وقتا خوبه به جای درس خوندنهای همیشگی و نا-شاد بودن بری دوستتو توی بیمارستان ببینی :( ناسلامتی عملش کردن :|
- 3تا امتحان !! شیب !! عمه ! :-اخم
- عبضی :-(
"""""
نه :/ مشکل اینه که بعضیا با برنامه ریزی دوشواری دارن، بعضیا (من مثلا) با یهویی بیرون رفتن 😞
برای همینه که مدتهاست با هم نمیتونیم بیرون بریم 😐
لزوما هم هیچکدوم اشتباه نمیکنیم !! تناقضش اینجاست :دی
"""""
این جوابای من به بنده خدایانی بود که باعث شدن این پست رو بذارم :)
3تا امتحان و 2تا ددلاین تمرین همه و همه توی 3روز !!! :| :-اس
یکی از اون 3تا، میانترم درس ارشدیه که واقعا به پاس کردنش نیاز دارم :"
یکی از اون 2تا هم تمرین 2ی همون درسه :دی
خلاصه تا همین حالاش (از عید به بعد) که داشتیم جر میخوردیم، این 3-4 روز هم به طریق اولی ... باشد که بعدش فاینالی رستگار شوم :|
چیزای زیادی پیش اومدن که بخوام بگمشون !
جولیان بیگراسِ روان تحلیلگر، در یکی از سخنرانیهایش عنوان کرد که مطالعه ی دقیق بیش از 100 خانواده در آمریکا نشان داد در خانواده هایی که نزدیکی بدنی میان پدر و مادر و فرزندان وجود داشت، هیچ گزارشی از زنای با محارم وجود ندارد. حمام کردن پدر با فرزندان سه یا چهار ساله اش هیچ اشکالی ندارد. این رفتارها راهیست مناسب برای پیشگیری از زنای با محارم، چرا که نیاز کودک برای مهربانی و کنجکاوی طبیعی اش به این شکل با تماس بدنی رفع میشود.
اگر میان پدر و مادر و فرزند تماسی وجود نداشته باشد، این نیازهای برطرف نشده به نواحی جنسی تنزل داده میشوند و هرگونه تماس بدنی ای ممکن است توسط فرزند جنسی تلقی شود. این دوری باطل است؛ هرچه به مهربانی بیشتری نیاز داشته باشیم، انرژی جنسیمان بیشتر میشود، چرا که این شیوه را تنها شیوه ی دریافت محبت میدانیم.
..........
کافه گراف :))
راستش این ماه پولم زیادی نکرده بود مثل ماه پیش :)) ولی در خانه نشسته بودیم داشتیم تخمه میشکستیم که بابامون اومد و یخورده گیر داد و دعوامون شد :| منم دیدم بشینم خونه دعوا میشه، پاشدم رفتم کافه :)))))))
از این به بعد هم هر روزی که دانشگاه نیستم یه کاری جور میکنم که خونه نباشم فقط :| اینم شد زندگی ما !! :دی
این پست رو گذاشتم که یه خواهشی کنم ...
اگه من رو میشناسید، دو سه تا انتقاد آبدار ازتون میخوام .. :) از اونا که اشک آدمو در بیارن :))) (خصوصی باشه راحت ترم :دی)
اگه نه، از روی همین پست ها هر برداشتی که از شخصیتم دارین رو مبنا کنین و یه پندی، پیشنهادی، انتقادی، کوفتی چیزی لطفا :))
اولین روز سال نودوپنج برای من با یه تجربه ی خیلی جدید و عجیب همراه بود !
نمیگم چی بوده، چون ممکنه عجیب ترین چیز برای من، بدیهی ترین چیز برای دوستم (مثلا شاهین) باشه !... همین "عجیب" کافیه تا بتونم بگم که متاسفانه یا خوشبختانه برخلاف تصورم خیلی هم کار ساده و معمولی ای بوده !! چیزی که من سالها فکر میکردم نشدنی(!!)ه الآن تو 22سالگی انجامش دادم :)
حرف زیاد میخواستم در این باره بزنم، ولی الآن که زمان تایپش رسیده میبینم که همشون خیلی حالت شعاری دارن :| مثلا میخواستم آرزو کنم روزی برسه که محدودیتهایی که خودمون برای خودمون درنظر گرفتیم رو از رومون برداریم تا بتونیم هر کاری رو به همون سادگی تجربه ی عجیب من انجام بدیم :) ولی خوب رسما چرته این آرزو :دی
اما سال نودوچهار!
راستش یذره اولویتهام تغییر کرده ... وگرنه به وقتش باز صدرای نویسنده برمیگرده :-)
1. خواستم یه خاکی از اینجا بتکونم
2. ترم جدید شروع شده و مطابق معمول ترمهای بهار، بی حوصلگی و کرختی ول کن این بدن نمیشه :))) خستگی ترم قبل اول ترم رو خراب میکنه، بعد از عید هم که هوای مطبوع و خوابهای مطبوعتر :دی
3. کلاسهای این ترمم رو اندازه ی ترم پیش دوست ندارم .. (طبیعی هم هست ! :دی ترم 8یم دیگه باید هرچی مونده رو کم کم برداریم :")
4. خیلی وقته خوابگاه نرفتم ! دلم تنگشون شده
5. دارم مرد میشم ! (این جمله توضیح زیاد داره ...! من حوضله کم دارم ! :دی)
6. دوستتون دارم، مرسی که هستین، فعلا بدرود :)
هر وقت خسته میشم چند تا اتفاق میفته !
ساعت 2:25، 29/9/94، تهران، خونه !
تا حالا نشده پاییز در حال خداحافظی باشه و من در حال جر خوردن نباشم :)))
از زمستون یاد بگیره :| وقتی میخواد بره، هم همه خوشحالن، هم طبیعت خوب و سر حاله، هم ....
خوب .. میخوام تو برنامه هام کتاب خوندن و ورزش کردن رو هم بگنجونم ! حقیقتا وقتشو ندارم !! ممکنه حتی تلگراممو مدتی دی-اکتیو کنم !
شورای صنفی
پروژه گراف
کلاسای یونگ
یادگیری اون تیکهی اندروید که ابی میگه بم
درسهای دانشگاه
---------------------------------------
پ.ن.1: به ترتیب اولویت :دی
پ.ن.2: زیربخش شورا به زودی اضافه میگردد