خیره به خورشید چشم
- سه شنبه, ۱۴ خرداد ۱۳۹۸، ۱۱:۰۷ ب.ظ
میدونی؟
اولین باری که شنیدم که یک نفر نمیتونه توی آینه به چشمای خودش نگاه کنه خیلی تعجب کردم! دقت کن! حتی "نگاه کردن" هم براش ممکنه سخت باشه، چه برسه به لذت بردن ازش!
تعجبم بخاطر این بود که همیشه وقتی گذرا بهشون نگاه میکردم بیدلیل یه شعف خاصی توی دلم جوونه میزد :)
فکرشو بکن! تنها بخشی از وجودته که تر بودنشو میتونی ببینی :) انگار با بقیهی جاهایی که میبینی فرق داره... انگار یه بخش درونی از توئه... دریچهای به درون صدرا مثلا!
معمولا غرق اون تیکهی سیاه وسطش میشم اما گه گاه به چروکهای اطرافشم نگاهم میفته و میبینم که "بابا همین چروکهای ساده هستن که یه نگاه مهربون رو از یه نگاه خشن و بیروح جدا میکنن...."
میگن توی تمرینهای مراقبه، یکی از سختترینها همین تمرین نگاه کردن به چشم داخل آینه هستش... میگن بیشتر از چند دقیقه انجامش نده!! حداقل برای دفعات اول
من فکر میکنم اگه از خودت و زندگیای که کردی شرمنده نباشی، امکان نداره از نگاه کردن تو چشم خودت لذت نبری... دقت کن! کافیه شرمنده نباشی، نه که حتما به خودت افتخار کنی یا هرچیز دیگهای!
اگه آگاه باشی، شجاع باشی، تحمل درد داشته باشی، "زنده" باشی...
اگه جستجوهاتو کرده باشی و مسیر خودتو (اون چیزی که باهاش به وجد میای و هیجانزده میشی) رو پیدا کرده باشی و عاشقش شده باشی و بخاطرش چیزایی رو قربانی کرده باشی و تو مسیر آفرینشش قدم برداشته باشی...
تو این حالت میتونی لذتی رو از نگاه کردن تو چشمات تجربه کنی که مجنون از نگاه کردن تو چشمای لیلی تجربه کرده بود :)
سخته؟
آره، اما به گمان من هر مدل دیگهای سختتره!
--------------------------
پ.ن.1: به وقت 7-8 روز پیش :)
- ۹۸/۰۳/۱۴