بچرخ تا بچرخیم :|
- سه شنبه, ۱۱ خرداد ۱۳۹۵، ۰۹:۲۰ ب.ظ
وقتی من میگم الآن بیخیال بشین و شما میرین بابای طرف رو میبینین، انتظار کرنش و آرامش و احترام و غیرهی الفاظ دهن پر کن رو از من نداشته باشین ...
------------------------
پ.ن.1: طوفانی در راه است :|
پ.ن.2: گذشت اون زمانی که صدرا بچه بود ! تعجب میکنی ؟ به جهنم :|
پ.ن.3: واژهی آخر پینوشت2 بعد از کلنجار رفتن بسیار با خود مودبانه شد :|
پ.ن.4: ولی انگار این اتفاق نیاز بود برای آینده ای که دارم برای خودم مینویسم ! یه جور کاتالیزور ....
پ.ن.5: ممکنه اشتباه کنم ؟ حداقل برای اولین بار مثل یه مرد اشتباه میکنم !
- ۹۵/۰۳/۱۱
فقط نظاره گرم این رشدت رو و این دردکشیدنِ ناشی از رشد رو ... و افتخار میکنم و خوشحالم برات، در عین اینکه بابت دردهای مسیر ناراحتم :"