این کتاب رو به همهی دوستانی که تا حالا به مشکلاتی توی روابطشون برخورد کردن پیشنهاد میکنم !
باید توجه داشته باشیم که رابطه با انسانها خیلی حیطهی گستردهای داره و فکر نمیکنم کسی پیدا بشه که این جمله رو نگه که "اگه میدونستم برای فلانی باید هدف رو بیشتر از مسیر شرح بدم حرفمو بهتر میفهمید" .. یا موارد مشابه !
چکیدهی این کتاب اینو میگه که اگه میخوای نتیجهی مطلوبی بگیری، با مردم جوری رفتار کن که دوست دارن باهاشون رفتار بشه! و در ادامه به خواننده روشهایی برای شناختن تیپ انسانها و رفتار مناسب و درست با اونا رو آموزش میده.
http://busymind.blog.ir/post/80
-----------------------------
پ.ن.1: من تنها کسی نیستم که این کتاب روی زندگی و تصمیماتش اثر گذاشته :)
پ.ن.2: اثر مرکب از دارن هاردی
پ.ن.3: لطفا لطفا لطفا هر فصل از این کتاب رو تا وقتی تماما کارهایی که ازتون خواسته رو انجام ندادید تموم شده فرضش نکنید و سراغ فصل بعد نرید ! :)
بالاخره تلاشهامون داره نتیجه میده و داریم همکاریمونو با شرکت لیان شروع میکنیم :)
خیلی خوشحالم به چند دلیل :دی
یکیش اینه که قبل از ددلاینی که برای خودمون تعیین کرده بودیم داریم اولین شرکت رو اوکی میکنیم ..
دومیش اینه که دست رو دست نذاشتیم و 3تا شرکت دیگه رو هم استارت زدیم و ایشالا از بین اونا هم 2تاشونو میگیریم ...
سومیش اینه که بنده از طفولیت عاشق تدریس بوده و اکنون دارم به این علاقه قلبی خود میرسم :پی
ایشالا فروردین 97 اسم "سمینارهای گروه پرانا" بیشتر به گوشتون میخوره :دی
-------------------------------------
پ.ن.1: #تدریس_مهارتهای_ارتباطی #تدریس_مهارتهای_مذاکره #پرانا #لیان #عرش #ویراتک #بیان
پ.ن.2: پرانا واژه ای سانسکریت به معنای نیروی حیاتی است که وجود این انرژی حیاتبخش نامرئی عامل سلامتی و زندگی در کره خاکی میباشد.
به ما حقمون رو نمیدن! به ما چیزی رو میدن که براش مذاکره کنیم.
مذاکره انواع دارد: رو در رو، چت، ایمیل و ...
نکتههای موفقیت در مذاکره:
1. برنامهریزی: در مورد همه چی، شیوه، همراه، چیزهایی که باید مطرح شه. (تکتک جملات، خط قرمزها، فضای بحث ..)
2. مدیریت گفتگو: زیاد حرف نزن، مدیریت بحث رو بگیر توی دستت - اعتماد سازی
3. امتیاز دادن و گرفتن: لزوماً مادی نیست. میتونه خیلی وسیع باشه. (مثالها: تخفیف، رفتاری(صمیمی شدن با کارمند)، گوش دادن) – خیلی مهمه که بدونی کجا؟ چقدر؟ چگونه؟
4. بستن مذاکره: چند دقیقه نهایی خیلی مهمه. آخرین جملات و آخرین برخوردها خیلی مهمه. – جابجا کردن یک کلمه ممکنه زیر و رو کنه نتیجهی مذاکره رو. (در لحظات اول برداشتتون از هم شکل میگیره در لحظات آخر خاطره ها ثبت میشن.)
وقتی میتونی مذاکره رو خوب پیش ببری که شخصیت طرف رو پیشبینی کنی. (MBTI) – زن و مرد، کودک و بزرگسال، حرفه ای و مبتدی ... اینا با هم فرق دارن!
مذاکره دو نوع داره: با خودمون و با دیگران (بیشترین تعداد مذاکره رو با خودت میکنی همیشه ..)
مذاکره با خود اولویت داره تا بتونیم تو مذاکره با بقیه موفق باشیم.
انسان 7 احساس پایه دارد: ترس، نفرت، تحقیر، خشم، غم، شادی و تعجب.
اشتباههای عمومی در مذاکره با خود:
1. تمرکز روی مشکلات: راهحل محور باش نه مشکل محور! - نیمهی پر لیوان – قبول کن که تکرار مشکل در ذهن هیچ کمکی به حلش نمیکنه!
2. دام قضاوت کلی(پیشگویی): همیشه – هرگز – همهجا – هیچجا - حرف زدن کلی در مورد قضایا و تعمیم دادن چیزای بد به همه! (دام تعمیم)
3. پیشقضاوتی: نه مثبت نه منفی! هرکدوم ضررهای خودشو داره :|
4. حرفزدن احساسی با خودمون: عقل باید همیشه بالاتر از احساس باشه تو مذاکره! احساس باعث خطاهای بدی میشه چون ما رو به حرکات لحظهای وادار میکنه و نتیجهش قضاوت مثبت یا منفی میشه.
5. مقصریابی: مهم نیست مقصر کیه دیگه! مهم اینه که راهحل چیه. از خودت بپرس "الآن باید چه کنم؟" .. همین!
6. برچسبگذاری: شبیه پیش قضاوتی گند میزنه و سرنوشت مذاکرات رو خراب میکنه.
7. بزرگنمایی: درستش واقعگراییه.
8. باید/نبایدها: نمیشه قانون گنده بذاریم تو مذاکره! درستش تلاش، وقت و صحبته. نمیشه یه چیز گنده رو فیکس کنی که مثلاً من باید فلان کار رو کنم حتما! (مذاکره هنر امتیازدادن/گرفتنه)
----------------------------------
پ.ن.1: اگه استقبال زیاد باشه به مرور نکات بیشتری میذارم :)
هفتهی دیگه قراره از 1شنبهش بریم شمال تا احتمالا جمعه یا شنبهی بعدش! :دی
اولش خیلی به کارهایی که دارم و اینکه فرصت همچین سفری رو ندارم فکر میکردم تا اینکه به خودم گفتم تو سفر هم میتونی همون کارها رو بکنی و حتی با راندمان بیشتر :)
این شد که الآن برنامه ها رو یذره جابهجا کردم و فرصت خوبی برای تموم کردن چند تا از این courseهایی که تو همین پست قبل داشتم میگفتم پیدا شده! میتونم حتی جزوههام رو هم تکمیل کنم و برای کارگاههایی که تعریفشون کردم پاورپوینت بسازم .. کلا ایده زیاد هست .. باید دید چقدرش عملی میشه :)
فعلا این کارها قراره که تموم بشن:
چقدر کار دارم من :|
بخش عظیمی از زندگی من رو بعد از سونامی پارسال، مطالعات و کلاسهای روانشناسی پر کرده ..
این به خودی خود خیلی خوبه ! اما وقتی یه مقداری پول توی حسابت داری و کلاسهای وحشتناک خوبی هم جلوی روت میبینی یذره تایم کم میاری :))
کلاس رانندگی رو هم بالاخره بعد از چند سال تنبلی و غیره دارم میرم ..
دانشکده و شورای صنفی هم که نمیشه گذاشت زمین :))
این وسط باز هم آخرین اولویت میفته به ترم تابستانی محترم بنده که درحال گذر است :/ البته از این بابت ناراحت نیستما :)) صرفا جملات قصار دارم تحویل اجتماع میدم بلکه این ذهن خسته یذره آروم شه ..
تشریح روابط با دوستان هم بماند برای بعد .. کم انشاء ندارد پدر سوخته !
-----------------------------------------------
پ.ن.1: کلاسهای اصول مذاکره ی محمدرضا شعبانعلی / کلاس شخصیت سالمتر من دکتر شیری / کلاس عقدههای سهیل رضایی / کلاس رانندگی / کلاس خصوصی تاریخ ایران معاصر دکتر خالقی / MBTI مهندس وثوقی :دی / آرکیتایپها باز هم مهندس وثوقی ...
روان آدمی بـســــیــااار گستردهتر از چیزیست که فکرش را بکنید ...
تیپهای شخصیتی و ترجیحها یکی از پایهای ترین مسائل شناخته شده در روانشناسی یونگ(اگر اشتباه نکنم !) هستند ..
ترجیحهای برونگرا/درونگرا(I/E)، شمی/حسی(S/N)، منطقی/احساسی(F/T) و منظم/منعطف(P/J) چهار ترجیح مورد بررسی در MBTI هستند ...
برونگرا، شمی، احساسی، منظم یا همون ENFJ ... چه جور آدمایی هستن ؟
تقریبا بدیهیه که ENFPها نرمترینها هستن و برعکسش یا ISTJها به قول استادم زامبی اند :)) یعنی کوچکترین تغییری نمیشه توشون داد !
چقدر برای دوستی و در کل رابطه این تیپهای شخصیتی مهم هستن ؟ اگه من ENFJ باشم بهترین افرادی که باهاشون میتونم ارتباط بگیرم کدوم دسته ها هستن ؟؟
خیلی وقته پست کوتاه نذاشتم ! اینم البته کوتاه نیست :))) استانداردهام داره جابجا میشه :دی
نقطه سر خط ..
ویژگیهای برجسته:
--------------------------
پ.ن.1: کتاب 9دسته از عشاق، دافن رز کینگما، توصیف 9 تیپ شخصیتی در روابط برای انسانها ...
پ.ن.2: این پست خلاصه ای از 26صفحه از کتاب بالا است ... قطعا نکات زیادی از قلم افتاده اند اما بیش از این در تحمل نوشتن بنده و خواندن شما(احتمالا) نبود :)
هیچکس جز تو نخواهد آمد
هیچکس بر در این خانه نخواهد کوبید
شعله روشن این خانه تو باید باشی
هیچکس چون تو نخواهد تابید
سرو آزاده این باغ تو باید باشی
هیچکس چون تو نخواهد رویید
چشمه جاری این دشت تو باید باشی
هیچکس چون تو نخواهد جوشید
باز کن پنجره صبح آمده است
در این خانه رخوت بگشای
باز هم منتظری؟
هیچکس بر در این خانه نخواهد کوبید
و نمیگوید برخیز
که صبح است، بهار آمده است
خانه خلوت تر از آن است که میپنداری
سایه سنگین تر از آن است که میپنداری
داغ، دیرین تر از آن است که میپنداری
باغ، غمگین تر از آن است که میپنداری
ریشه ها میگویند
ما تواناتر از آنیم که میپنداری
هیچکس جز تو نخواهد آمد
هیچ بذری بی تو
روی این خاک نخواهد پاشید
خرمنی کوت نخواهد گردید
هیچ کجا چرخی بی چرخش تو
هیچ کجا چرخی بی چالش و بی خواهش تو
بی توانایی اندیشه و عزم تو نخواهد چرخید
اسب اندیشه خود را زین کن
تک سوار سحر جاده تو باید باشی
و خدا میداند
و خدا میخواهد
تو "خودآ"یی باشی
بر پهنه خاک
نازنین
داس بی دسته ما
سالها خوشه نارسته بذری را بر میچیند
که به دست پدران ما بر خاک نریخت
کودکان فردا
خرمن کشته امروز تو را میجویند
خواب و خاموشی امروز تو را
در حضور تاریخ
در نگاه فردا
هیچکس بر تو نخواهد بخشید
باز هم منتظری؟
هیچکس بر در این خانه نخواهد کوبید
و نمیگوید بر خیز
که صبح است بهار آمده است
تو بهاری، آری
خویش را باور کن
(مجتبی کاشانی)
برای شفا باید چه کرد ؟
آدمی وقتی به بیماری خود اقرار میکند، آمادهی شفا میشود ... آیا تا به حال کسی را دیدهاید که به دکتر رفته و بگوید سالم هستم ؟؟ و آنگاه بیماریای که انکارش میکند شفا یابد ؟
آدمی وقتی به بیماری خود اقرار میکند، آمادهی شفا میشود ... آیا شفا، فقط فیزیکیست ؟ پاسخ خیر است ! روح و روان انسان نیز نیاز به شفا دارد. همانطور که رابطهی انسان (با انسانها یا مسائل زندگیش) .. همانطور که اعتیاد ..
"95% از ناخودآگاه انسان تا 6سالگی شکل میگیرد ! وقتی که او ضعیفتر از آنست که هــــرگونه دخالتی در ورودی مغز و احساساتش داشته باشد" و به این دلیل است که حال که بنده بیست و چند سال دارم، باید به دنبال شفای ناخودآگاه ناکوکم بروم تا بتوانم در زندگی آن کنم که باید!
"اگه راهی برای مشکلت وحود داشته باشه فقط از این مسیر میگذره .." (م.درودیان در جلسهی رواندرمانی به من)
خلاصه که اولین قدمو برداریم ... بقیش خودش میاد :) اولین قدم اقرار به ضعف و دیدن مشکله :" سخته ولی ممکن ....
-------------------------------------
پ.ن.1:
یاد یه دیالوگ از interstellar افتادم :
-it's not possible
-no! it's necessary
میگفت "من نمیفهمم !! توی دنیای جدید که یخچال میخری همراهش بهت CD میدن که بفهمی باید چجوری باهاش تعامل کنی، چطور آدما نمیفهمن که رابطه نیاز به آموزش و CD داره !"
میگفت "امیدوارم روزی برسه که همه اول بفهمن، بعد عمل کنن ..."
میگفت "حتی طلاق هم باید از روی آگاهی باشه !! چه برسه به ازدواج"
میگفت "وقتی عاشق و شیدا و کوری، ازدواج ممنوع ... وقتی به مرحله ی بعدش (نفرت !!) میرسی، جدایی ممنوع ... تاازه مرحله ی بعدشه که میتونین تصمیم بگیرین که بدرد هم میخورین یا نه :)"
میگفت "رابطه فقط رابطه ی مرد با زن نیست ! تو با کارت رابطه داری، با درست رابطه داری، با اتاقت رابطه داری حتی !"
میگفت "تعهد، تعهد، تعهد !"
حرفای زیادی میزد ! حرفایی که هرکدومشو اگه بخوای بشکافی یه طومار بلند بالا میشه :)
---------------------------------
پ.ن.1: #سمینار_رابطه #کارل_گوستاو_یونگ #مرضیه_درودیان #روانشناسی_یونگی #دنیای_وارونه_و_دنیای_غیر_وارونه
_ خوبی عزیزم ؟
+ حوصله ی حرف زدن ندارم :(
_ چی ناراحتت کرده ؟
+ حوصله ی حرف زدن ندارم :(
_سنتور میخوای بزنیم ؟ (ساعت 2:20دیقه ی شب !!)
+ نه :/ بشین مشقتو بنویس
_ گلم بابا قول داده و به قولش عمل میکنه 3> باشه ؟
+ باشه :-شای :-*
_ فدات بشه بابا :* :)
+ .....
- قول میدی دیگه تنهام نذاری ؟ میخوام هنوز دوست داشته باشم :'( نذار کلاسمونو تعطیل کنن :-(
+ چشم عزیزم :) 3> :** نمیذارم :" قول
----------------------------------
پ.ن. ندارد !