از آذر کمتر از آبانم راضیم، ولی ناراضی هم نیستم واقعا!
برگزار کردن مسابقهی ACM و آشنا شدن با یه سری ورودیهای جدید اتفاق خوب آذر بود :) ولی یه سری دغدغهی خیلی جدی باعث شدن که نتونم اون لذتی که باید رو ببرم از اتفاقای این ماه..
کلاس ژرف هم که قربونش برم کل پستهای ماه آذر منو به خودش اختصاص داد :)) نوش جونش!
پیش به سوی دی..
از آبانم راضیم!
تجربههای خوبی داشتم توش، رشد درونی نسبتا خوبی هم کردم توش... البته درمورد این آخری میشه گفت برداشت کارهاییه که چند ماه اخیر دارم میکنم، اما بالاخره تو آبان بود که فهمیدم راضیم :)
پیش به سوی آذر...
-------------------
پ.ن.1: واای از آذر!
مدتیه داره یه تصمیمی توی من شکل میگیره و بزرگ میشه ... الان که دارم به روند شکل گیریش فکر میکنم، میشه گفت 6 ماه یا بیشتر پخته شدن و به آگاهی اومدن این تصمیمه زمان برده!
چیزی که الآن به آگاهیم اومده و میتونم با یه سری واژه بیانش کنم اینه که «تصمیم گرفتم انقدر قوی باشم که دیگه "خواستم، ولی نشد"ی توی زندگیم اتفاق نیفته» ... و برای این اتفاق هم هرر کاری میکنم!
البته با وجود احترامی که برای "شعور کائنات"، "دست خدا" یا هر چیزی که اسمشو میذاریم قائلم ... درواقع ACT هنوز برقراره و پذیرش چیزایی که "آدمی" توشون دست نداره رو دارم واقعا (یا حداقل فکر میکنم داشته باشم!) ولی چیزایی که میتونه بخاطر ضعف من دستم ازشون کوتاه بشه دیگه قرار نیست اتفاق بیفتن ..
توی این مسیر (از 6 ماه پیش تا حالا) و از این به بعد قربانیهای زیادی دادم و باید بدم ... سادهترینش ادامهی تلاش و رشد حتی وقتی خستهای میتونه باشه .. یا مثلا قربانی کردن احساسهایی که دارم .. دلتنگی، همون خستگی و هزارتا حس دیگه ..
حرف زدن کافیه! بریم یذره هم به عمل برسیم ...
-----------------------
پ.ن.1: سریال black list رو حتما ببینین! مستقل از جنبهی فیلم سازی و جذابیتهای هالیوودیش، کلی چیز میشه ازش یاد گرفت ..
نزدیک به 3 ماه میشه که زندگیم یه تغییرای بنیادینی داره توش اتفاق میفته ... درواقع دارم چیزایی رو برداشت میکنم که چندین ماه یا حتی چندین سال پیش کاشته بودمشون! همزمان با این تغییرها به یه ثبات روحی و احساسی خوبی هم رسیدهم :)
حتی ثبات توی اتفاقای روزانه ... اما این منظور اصلا روزمرگی نیست! یه چیز باحالی ^_^
صبحها معمولا یذره بدنم رو کش میدم که عضلهها از هم باز بشن :))) بعدش یذره کتاب میخونم (کتابی که الآن دستمه و صبحها میخونمش "وقتی نیچه گریست"ه ..)
بعد از خونه میزنم بیرون، ممکنه برم شرکت و کارهای شرکت و استارتآپ سنجمان که همزمان باهاشون دارم همکاری میکنم رو انجام بدم، ممکنه برم پیش حسین و کارهای "راهحل" خودمون رو انجام بدیم :) بسته به برنامهی حسین و کارهای خودم توی شرکت تصمیم میگیرم کدومش رو باید انجام بدم ...
عصرها هم معمولا میرم (کافه) پایون و تا شب کتاب میخونم (کتابی که الآن دستمه و عصرها میخونمش "ارتباط بدون خشونت"ه ..) و با دوستام گپ میزنیم و با انرژی خوب میرم خونه
خونه که میرسم بعد از یکی دو ساعت استراحت و شام و غیره معمولا یا سریال black list رو میبینم یا خندوانه رو نت رو چک میکنم و دیگه میخوابم :)
خلاصه که شما هم اگه تصمیم دارین یه روتینِ جذاب تو زندگیتون داشته باشین تحمل کنین و چندین ماه براش تلاش کنین ... بالاخره روزی میرسه که بتونین تلاشهاتون رو برداشت کنین و لبخندش به لبتون بیاد :)
بسیار سفر باید تا پخته شود خامی
صوفی نشود صافی تا در نکشد جامی
سعدی به لب دریا دردانه کجا یابی
در کام نهنگان رو گر میطلبی کامی
یونگ میگه خود سفر پاداش سفره ... درواقع منظورش اینه که معنای داخل سفره که پاداشه .. معنایی که هیچجای دیگه نمیتونی پیداش کنی!
اما منظور یونگ از سفر اصلا سفر زمینی نیست واقعا ... چه بسیار فرزانگانی (مثل حضرت حافظ) که اصلا از دیار خودشون بیرون نرفتن ولی چه سفرها که نکردن!
سفر یونگی، سفر زندگی -یا به بیان خودش "سفر قهرمانی"- هستش :) اگه اینجوری به قضیه نگاه کنیم میتونیم خیلی راحتتر تجربههای تلخ و شیرین زندگی رو بپذیریم و درسشونو بگیریم و ازشون رد شیم .... کردم که میگم :))
"جام"ی که تو مصرع دوم ازش حرف میزنه هم اتفاقا همین تجربههای تلخ و شیرینه .. جام زهره یه جورایی ...
درواقع سعدی هم داره همون حرفی رو میزنه که یونگ و خیلیای دیگه میگن! میگه که اگه دنبال "دردانه" میگردی، تو ساحل امن نمیتونی پیداش کنی برادر من!
باید سفر بری ... سفر دریایی ... سفر بدون نقشه .. سفر قهرمانی :)
خیلی از وحید شاهرضا و گروه ژرف و عزیزش ممنونم که توی این روزا و تجربههام انرژی و آگاهی بهمون ارزونی کردن ❤️😏
---------------------------
پ.ن.1: #منزل_پنجم_سفر_قهرمانی #آرکتایپ_جستجوگر#سفر_قهرمانی #حضرت_حافظ#حضرت_سعدی #کارل_یونگ #معنا #پذیرش#ACT #دوشنبههای_ژرف
پ.ن.2: @m.r_s.a.d.r.a
دوشنبههامو خیلی دوست دارم :)
صبح توی خونه کارهای ریزی که تو هفته جمع شدن و باید تو خونه انجامشون بدم رو انجام میدم ... یه رویهی صبحگاهی خوب و productiveی هستش :)
بعد میرم شرکت یا دانشگاه به یه سری کارام (کارهای "راهحل" که در آیندهی نزدیک توی اینستام (@m.r_s.a.d.r.a) معرفیش میکنم یا کارهای شرکت) میرسم
بعدش هم که بهترین قسمت کل هفتهم، کلاس روانشناسی ژرف رو دارم ^_^
ینی دوشنبهها اگه تعطیل بشه بیشتر ناراحت میشم تا وقتی که تعطیل نیست :)))
-------------------------
پ.ن.1: ممکنه دربارهی این کلاس ژرف هم یه متنی بنویسم اگه دوست داشته باشین ;-)
پ.ن.2: اگه کاری که میکنید رو دوست داشته باشید و واقعا برای اون کار ساخته شده باشید تعطیلی دیگه مثل مدرسه خیلی خوشحال کننده نیست ..
پیش نوشت! : ادامهی دورهی غیر حضوری «منِ ارزشمند» شیری که اون موقع وقتشو نداشتم یادداشت کنم :)
--------------------------
چرخهای ماشین زندگی:
افکار، اعمال (چرخهای جلو که به فرمان وصلند)
احساس، حالت بدنی و فیزیولوژی (چرخهای عقب)
چرخهای عقب از جلوییها پیروی میکنند.
ویژگیهای افکار آدمای عزت نفس دار:
۱. من یه حقوقی دارم و بقیه باید اونا رو رعایت کنن.
۲. اگرچه شرایط کنونی من با شرایط ایده آلم فاصله داره، ولی میتونم این شکاف رو پر کنم.
۳. من میتوانم و باید به خودم تکیه کنم ..
۴. من آدم کاملی نیستم، ولی از آزادی و کفایت کافی و درونی برای انجام ایدههایم دارم.
هیچکس کامل نیست، سعی کن کافی باشی :)
دیکتاتورهای درونی
بایدها (توقع از خود، دیگران و جهان)
پر توقعی (از دیگرانی که کنترلی روی آن ندارید)
تحمل کم ناکامی
ارزیابی منفی خود و دیگران
مثال: "من باید در هر کاری که انجام میدهم موفق باشم تا تایید دیگران را دریافت کنم، درغیر اینصورت افتضاحه و من نمیتوانم تحمل کنم"
یا "دیگران باید با من منصفانه و با احترام رفتار کنند، در غیر اینصورت انسانهای رذل و پستی اند و باید هرجور شده به مکافات عملشان برسند"
کجا نوشته؟!
نکته! عصبانیت با خشم فرق داره ها! اعتراض میکنی نه پرخاشگری ...
Feel the feeling, choose your respond
"دنیا باید قابل پیشبینی و منصفانه باشد وگرنه غیر قابل تحمل است"
زبان -> ذهن -> روان
زبانتو عوض کن، به جای "باید" از "بهتر است" استفاده کن، به جای "غیر قابل تحمل" از "سخت" استفاده کن
ارزشهامون از کجا میان؟
خانواده، دین، اجتماع، دانش و تجربهی فردی
پس باید بازنگری بشن!
اگه نظام ارزشیت اشتباه باشه (core values) دچار بی ارزشی و عدم عزت نفس میشی.
بعضی چیزا ارزششون ذاتی نیست
کتاب خوندن اگه جلوی عمل کردنتو بگیره، خونواده اگه جلوی مسیرت رو بگیره، ...
پس نظان ارزشیتو چک کن هر از گاهی ...
و یه سری چیز دیگه که وقت نشد یادداشت کنم :)
-----------------
پ.ن.: اگه کسی خواست پکیجش رو بخره شدیدا پیشنهاد میشه!
پ.ن.2: https://www.tavangary.com/self-confidence/
دورهی غیر حضوری «منِ ارزشمند» شیری رو داشتم گوش میدادم ...
این نکتههاش برام جذاب بودن ... مینویسم که هم خودم یادم نره، هم شاید کسی دیگه هم بتونه استفاده کنه :)
۱. Postpone نکن
۲. فرافکنی نکن و دنبال مقصر نباش
۳. Future self
۴. گذشته نگذشته
۵. منِ گذشتهی تو کی بوده؟
۶. منِ الآنت کیه؟
۷. در آینده میخوای کی بشی؟
جسم، روان، جان
عنوان، احوالات، اخلاق
درونی و بیرونی
۸. داستان زندگیتو بنویس (کودکی و قبلش، مدرسه و جوانی، الآن و آینده)
۱۰. هزینهی رشد و تغییرتو میدی؟
۱۱.تو یه خواستهای داری و یه داشتهای، اون وسط رو باید براش کاری کنی!
۱۲. اگه میخوای پول در بیاری اول باید خدمت کنی و تمرکزت روی خدمتت باشه نه پول مردم! دوم اینکه "دهندگی درست داشته باش، عرضهی گیرندگی هم داشته باش" ....
۱۳. تو موظف نیستی سفر زندگی دیگران رو بری! تو کار خودتو کن برای اونا هم برکت خواهی بود ..
۱۴. دو تا چیز رو تمرین کن: یک تحمل جفای خلق، دو تمرین شفقت بر خلق
۱۵. اول بفهم چه عواملی تو رو بیارزش میکنن (خانواده، دوستان، جامعه، صنعت مد و ورزش، ...) بعد عوامل ارزشمندی خودت رو پیدا کن
17. الان وقتشه که خودت قلم زندگیتو بگیری دستت
18. نیازهات رو چک کن ببین چقدر تامین شدن، الان چیکار میتونی بکنی؟
و یه سری چیز دیگه که نشد یادداشت کنم :)
-----------------
پ.ن.: اگه کسی خواست پکیجش رو بخره شدیدا پیشنهاد میشه!
پ.ن.2: https://www.tavangary.com/self-confidence/
مقالهی شماره 17 از سلسله مقالههای «شخصیت شناسی به روش MBTI» با عنوان «تصمیمگیری برونریز Vs. درونریز (قسمت دوم)» در سایت ریمیا منتشر شد.
"افراد دارای احساس درونریز/منطق برونریز، ممکن است فاقد مهر و محبت به نظر برسند، به راضی کردن خود بیش از راضی کردن دیگران بها دهند، حتی ممکن است در صحبت درمورد مسائل عاطفی هم چهرهشان بیتفاوت باشد و ..."
#MBTI #TypeRecognition #Typology
مقالهی شماره 16 از سلسله مقالههای «شخصیت شناسی به روش MBTI» با عنوان «تصمیمگیری برونریز Vs. درونریز (قسمت اول)» در سایت ریمیا منتشر شد.
"انسانها برای ترجیح تصمیمگیری خود دو انتخاب دارند! یا آن را برونریزی میکنند، یا درونریزی. برونریزیِ تصمیم بدین معناست که فرد تصمیم خود را با محیط اطرافش (افراد نزدیک به خود) به اشتراک میگذارد. حال این تصمیم میتواند احساسی باشد یا منطقی. یعنی میتواند بگوید «این کار را نمیکنم چرا که آن را دوست ندارم» یا بگوید «این کار را نمیکنم چرا که نتایج منفیای دارد»......"
#MBTI #TypeRecognition #Typology
مقالهی شماره 15 از سلسله مقالههای «شخصیت شناسی به روش MBTI» با عنوان «شناخت آرمانگراها» در سایت ریمیا منتشر شد.
"شغلی رضایت افراد با مشرب NF را برمیانگیزد که «معنی» بخصوصی در خود داشته باشد. آنها باید به شغل خود ایمان و اعتقاد داشته باشند و تاثیر کارشان را ببینند....."
#MBTI #TypeRecognition #Typology
مقالهی شماره 14 از سلسله مقالههای «شخصیت شناسی به روش MBTI» با عنوان «شناخت ادراکیها» در سایت ریمیا منتشر شد.
"افراد با شخصیت بینشی مستقلترین مشرب در بین مشربهای چهارگانه هستند. آنها اعتماد و تحسین دیگران را میخرند و برای صلاحیت و شایستگی خود بهای زیادی قائلند. به خودشان مطمئن بوده و به شدت میخواهند مورد احترام باشند...."
#MBTI #TypeRecognition #Typology
مقالهی شماره 13 از سلسله مقالههای «شخصیت شناسی به روش MBTI» با عنوان «شناخت تجربه کنندهها» در سایت ریمیا منتشر شد.
"افراد با شخصیت تجربه کننده (یا SPها) عملگراترین مشرب در بین مشربهای چهارگانه هستند. آسان گیری و با روحیه بودن جزو رفتار و سلوک بارز این دسته شخصیتی میباشد...."
#MBTI #TypeRecognition #Typology
جدیدا فهمیدهم که نوشتن با خودکار رو بیشتر از تایپ کردن توی بلاگ دوست دارم ...
یه دفتر هم از سفر قشمم برا خودم برداشتم که توش اون اتفاقه بیفته :)
برای سال نو هم اول میخواستم اینجا یه چیزایی بنویسم اما بعدش دیدم دلم میخواد توی دفتر باشه، پس شد آنچه شد :)
الآنم اومدم اینجا که فقط بگم عید همه مبارک، ایشالا سگ 97 بهتر از خروس 96 با هممون تا کنه و حداقل (اگه کمکی نمیکنه) بذاره زندگیمونو بکنیم :)))
یه سری هدفها گذاشتم برا خودم که اینجا میگمشون، معمولا بهم کمک میکنه که چون اعلامش کردم بهشون پایبندتر باشم ...
مقالهی شماره 12 از سلسله مقالههای «شخصیت شناسی به روش MBTI» با عنوان «شناخت سنتیها» در سایت ریمیا منتشر شد.
"همانطور که گفتیم، افراد با شخصیت سنتی مسئولترین مشرب در بین مشربهای چهارگانه هستند. جدیت، مسئولیت پذیری، ثبات قدم، صریح، رسمی، مبادی آداب و محترم بودن جزو رفتار و سلوک بارز این دسته شخصیتی در MBTI میباشد."
#MBTI #TypeRecognition #Typology