آن روی من

جایی برای جاری شدنِ چیزی که هستم

آن روی من

جایی برای جاری شدنِ چیزی که هستم

آن روی من

بعضی حرف ها رو نمیشه زد ...
بعضی حرفا رو باید توی دلت دفن کنی ..
شاید برای اینه که ارزش دوستی بیشتر از اینه که با یه حرف نابجا خرابش کنی ! ارزش هر رابطه ای ...

#inner_peace

-----------------------
پ.ن.1: اینا بیان صدرای 21 ساله‌ست... دلم نیومد عوضش کنم :)

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

هنوز غمتون تازه‌س...

بعضی چیزها را نمی‌شود گفت...

بعضی چیزها را احساس می‌کنید، رگ و پی شما را می‌تراشد، دل شما را آب می‌کند...

اما وقتی می‌خواهید بیان کنید، می‌بینید که بی‌رنگ و جلاست!

مانند تابلوئی‌ست که شاگردی از روی کار استاد ساخته باشد.

عینا همان تابلوست؛ اما آن روح، آن چیزی که دل شما را می‌فشارد،

در آن نیست...

 

دقیقا مثل غمی که این روزها از یادآوریِ لحظه به لحظه‌ی نبودتون دارم..... :(

دقیقا مثل دلتنگی‌ای که از یادآوریِ آخرین لبخند، آخرین آغوشتون به دلم نشسته.....

دقیقا مثل طعم تلخ و کالِ بغضی که دیشب بعد از پریدن از خوابی که شما هم توش بودین داشتم...

اینا رو نمیشه گفت! شمایی که اینا رو می‌خونین انگار تابلوی اون شاگرده رو دارین می‌بینین! شما غمش، دلتنگیش و اون تلخی و گس بودن رو لمس نمی‌کنین

خوبه که لمسش نمی‌کنین..

 

------------------------

پ.ن.1: بخش اولِ متن قسمتی‌ست از «چشم‌هایش؛ بزرگ علوی».

پ.ن.2: داره 1 سال میشه که پونه، آرش، نیلوفر و خیلیای دیگه از پیشمون رفتن...

  • کورنلیوس ("همین یک نفر" سابق)

نظرات  (۱)

  • عارف قهرمانزاده
  • دقیقا مثل غمی که این روزها از یادآوریِ لحظه به لحظه‌ی نبودتون دارم

    پاسخ:
    خدا صبرمون بده...!
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی