انقراضِ قرن
- شنبه, ۲۹ شهریور ۱۳۹۹، ۱۱:۱۱ ق.ظ
قرار بود این قرنِ بیستمِ ما بهتر از قبل باشد
دیگر فرصت نمیکند این را ثابت کند..
سالهای اندکی از آن باقی مانده
سلانه سلانه پیش میرود
نفسش به شماره افتاده...
از بلاهایی که قرار نبود،
دیگر بیش از حد سرش آمده
و آنچه که قرار بود اتفاق بیافتد
اتفاق نیفتاده است!
قرار بود رو به بهار باشد
و از جمله رو به خوشبختی.
قرار بود ترس، کوهها و درهها را خالی کند
قرار بود حقیقت زودتر از دروغ
به مقصد برسد!
قرار بود دیگر بدبختیهایی
مثل جنگ و گرسنگی و غیره
پیش نیایند!
قرار بود حرمتِ بیپناهیِ مردمِ بیدفاع حفظ شود
اعتماد و امثالِ آن...
کسی که میخواست در دنیا شاد باشد
با تکلیفی نشدنی مواجه میشود.
حماقت خندهدار نیست
حکمت شادیبخش نیست
امید
دیگر آن دخترِ جوان نیست
و غیره و غیره متاسفانه...
قرار بود خدا بالاخره به آدمِ نیکو و قدرتمند ایمان بیآورد
اما هنوز که هنوز است
نیکو و قدرتمند دو نفرند!
چگونه باید زیست؟ -کسی در نامه از من این را پرسید-
که من خودم میخواستم همان را
از او بپرسم!
دوباره و مثل همیشه
سوالهایی ضروریتر از سوالهای سادهلوحانه
وجود ندارند.....
-------------------
پ.ن.1: ویسواوا شیمبورسکا
- ۹۹/۰۶/۲۹