چیزی تغییر نکرده!
- سه شنبه, ۲۵ شهریور ۱۳۹۹، ۱۱:۵۷ ق.ظ
چیزی تغییر نکرده
جسم دردپذیر است
باید بخورد، نفس بکشد، بخوابد
پوستِ نازکی دارد و زیرِ آن خون..
تغداد زیادی دندان و ناخن دارد
استخوانهایش شکستنی و مفصلها جدا شدنی
همهی اینها را هنگامِ شکنجه درنظر میگیرند...
چیزی تغییر نکرده!
جسم میلرزد
همانگونه که قبل از پایهگذاریِ رم و بعد از آن میلرزید
در قرن بیستمِ قبل از میلاد و بعد از آن
شکنجه همانگونه که بوده هست
فقط زمین کوچکتر شده
و هر اتفاقی که میافتد، انگار پشتِ همین دیوار میافتد...
چیزی تغییر نکرده!!
فقط بر جمعیتِ افزوده شده
بر جُرمهای قدیمی، جُرمهای تازهای اضافه شده
جرمهای واقعی، تحمیلی، لحظهای، جرمهایی که جرم نیستند....
اما فریادی که جسم با آن تاوانش را میپردازد
مطابقِ معیارهای جاودانی
فریادِ معصومیت بوده و هست و خواهد بود..
چیزی تغییر نکرده!!!
تنها شاید آداب و رسوم، مراسم، رقصها
حرکتِ دستهایی که سِپَرِ سر میشوند
همانگونه است که بوده..
جسم در هم میپیچد، کلنجار میرود و رها میشود
از پا در میآید و میافتد، زانو بغل میگیرد
کبود میشود، ورم میکند، آبِ دهانش راه میافتد، غرقِ خون میشود...
چیزی تغییر نکرده! :)
به جز جریانِ رودخانهها
خطِ جنگلها، ساحلها، بیابانها و یخچالها
روحِ آدمی در میانِ این مناظر میخزد
محو میشود، برمیگردد، نزدیک و دور میشود
بیگانه برای خود، دستنیافتنی، یکبار مطمئن به وجودِ خویش
باری دیگر
نامطمئن.....
-------------------------------
پ.ن.1: ویسواوا شیمبورسکا، ترجمهی شهرام شیدایی
- ۹۹/۰۶/۲۵