در باب انگیزه و انتخاب
- جمعه, ۲۴ مرداد ۱۳۹۹، ۱۲:۵۳ ب.ظ
اگر کاری برات معنای درست حسابیای داشته باشه، بدون توجه به سختی یا آسونیش انجامش میدی... به قول نیچه «آنکه چراییِ خود را یافته است، با هر چگونهای کنار میآید».
البته منظورم معنای قلبیه؛ نه فکری! چیزی که براش هیجان داشته باشی... مثلا برای من، کمک کردن به مردم ارزشمنده. پس زحمتِ درس خوندن و اضطرابها و تنشهای جانبی -و درنتیجه روانشناس شدن- رو به جون میخرم! البته این مثالی که زدم خیلی ناقص و ناکافیه... صرفا کلیتی از منظورم رو بیان میکنه :)
گفتم باید برای داشتنِ انگیزهی انجام کاری هیجان داشته باشیم. هیجان تزریقی، تا ابد تخلیه میشه و باز باید تزریقش کنی! هیجان باید از درونت بجوشه... باید بتونی کاری که دوست داری بکنی رو طوری برای خودت تفسیر کنی که براش معنا پیدا کنی. باید بتونی یه جوری به ارزشهای شخصیت مرتبطشون کنی تا هیجانت از درون بجوشه.... مثلا: میخوای مهاجرت کنی که چی بشه؟ اگه جواب درست و محکمی براش داری، پس هیجان هم داری و هر طور شده انجامش میدی... اگه نه، تا ابد ممکنه "غر" بزنی، ولی هیچوقت انجام نمیشه!
و اما درمورد "چرایی": به گمانِ من تاثیرگذارترین موضوع روی چرایی، ارزشهای شخصیِ آدمه.
در مجموع معنای شخصی، ارزشهای شخصی و چراییِ زندگی، مفاهیم خیلی نزدیک و مرتبطی هستن..
حالا میرسیم به موضوع انتخاب. با وجود بحثی که تا اینجا داشتیم، به نظرم میاد که بشه گفت آدمی -برای رسیدن به رضایتِ درونی- خیلی قدرت انتخاب بالایی نداره!!
مسئله، به گمان من اینه: راههایی وجود دارن که از طرف ارزشهای شخصیمون حمایت میشن.. هدفهایی که هرکدوم به نحوی ارزشهامون رو ارضا میکنن. ما صرفا بین اون راهها حق انتخاب داریم..
و البته که میتونیم از انتخابِ اون راهها بترسیم و تن به انتخابهای راحتتر بدیم. کدوم آدمِ عاقلیه که جادهی چهار بانده، آسفالت و علامت گذاری شده رو رها کنه و به راه باریک، خاکی و خطرناکِ فرعی پا بذاره؟! :)
ولی میدونین مسئله چیه؟ اون جادهی چهار بانده، راهیه که عوام رفتن. نه که "بد" باشه! ولی با هیچ متر و معیاری، مسیر تفردِ من، مسیری نیست که آدمای زیادی رفته باشنش...
یادمون باشه که لذت با رضایت متفاوته. انجام کار لذتبخش یا کار راحت نیاز به هیجان و انگیزهی عجیب و غریبی نداره.. اما باید بدونیم که لذت در عموم موارد منجر به رضایتِ درونی نمیشه......
----------------------
پ.ن.1: ممنون از busymind که با پستی که نوشت، انگیزهای برای فکر کردن به این موضوع شد..
پ.ن.2: این بحث میتونه ساعتها ادامه پیدا بکنه و به مباحثهی جذابی تبدیل بشه. در همین حد خلاصه و مختصر و مفید ازم بپذیرینش :)
- ۹۹/۰۵/۲۴
خیلی خیلی جالب شد:)
پس برا هر چیزی ما نیاز به انگیزه نداریم.یسری کارا هست که باید انجام بشه پس میشه!
فوق العاده برام آموزنده بود این بحث.ممنونم