آن روی من

جایی برای جاری شدنِ چیزی که هستم

آن روی من

جایی برای جاری شدنِ چیزی که هستم

آن روی من

بعضی حرف ها رو نمیشه زد ...
بعضی حرفا رو باید توی دلت دفن کنی ..
شاید برای اینه که ارزش دوستی بیشتر از اینه که با یه حرف نابجا خرابش کنی ! ارزش هر رابطه ای ...

#inner_peace

-----------------------
پ.ن.1: اینا بیان صدرای 21 ساله‌ست... دلم نیومد عوضش کنم :)

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

یه کم به خودمون بیایم :/

تو دنیایی که من دارم زندگی می‌کنم، یه عده آدم هستن، که با نحوه‌ی رفتار صنعتی با حیوانات مسئله دارن. اون دسته از آدما، گوشت هیچ نوع حیوونی رو نمی‌خورن چون حداقل تاثیری که می‌تونن روی دنیا بذارن همینه! می‌دونین اونا چرا خودشون رو از لذت خوردن باقالی‌پولو با گوشت گردن، کباب برگ، استیک، کله پاچه، شیشلیک و خیییلی از غذاهای خوش‌مزه‌ی دیگه محروم می‌کنن؟ چون براشون مهمه! چون دغدغه دارن! چون دلشون برای حیوانی که باهاش درست رفتار نمیشه، برای اون گوساله‌ای که توی یه محیط 1*2 نگه‌داری میشه و حتی نمی‌تونه درست سر جاش بشینه و مجبوره ایستاده بخوابه تا عضله‌های پاش زودتر بزرگ بشن، برای اون گاو ماده که رسما بهش تجاوز می‌کنن، و بعد از بچه دار شدنش برای تولید شیر بیش‌تر، بچشو ازش جدا می‌کنن، برای اون خوک، برای اون مرغ، برای اون.......... می‌سوزه!! آره! یه سری آدم توی دنیایی که من توش زندگی می‌کنم هستن، که آدمن! که دلشون از سنگ نیست! که براشون مهمه! که دغدغه‌ی انسانیت دارن.....

این فقط بک مثال بود... هرکدوم از ما -امیدوارم- به روش خودمون سعی داریم دنیا رو زیباتر کنیم... هر روشی هم بالذات ارزشمنده :)

 

توی دنیایی که تو داری زندگی می‌کنی..... نه! درست‌تره که بگم می‌کردی! آره... توی دنیایی که تو داشتی زندگی می‌کردی، یه عده.... نمی‌دونم چی اسمشون رو بذارم! آدم؟ حیوون؟؟ جسارته به مقام انسان! حتی توهینه به حیوانات اگه اسمشون رو حیوون بذارم :|

یه عده موجود، انگل، نمیدونم! یه موجوداتی هستن که فقط زور دارن و نه عقلی، نه منطقی، نه سوادی، نه فهم و شعوری و نه حتی دلی دارن برای سوختن و اندکی خوی انسانی نشان دادن! :|

 

لعنت به منی که دارم توی این دنیا زندگی می‌کنم! :|

لعنت به منی که هنووووز با این حجم بی‌عدالتی، نفهمی، بی مسئولیتی و هرچه "غیر انسانیت"ه می‌گنجه، می‌تونم بخوابم!!

لعنت به من! اگه حرکتی در جهت آزادی و آزادگی، صلح و عشق، آگاهی و مسئولیت پذیری نکنم....

 

خبر کوتاه بود و دهشت‌ناک!

یک دخترِ دیگه! یک دخترِ دیگه!!!!

سر بریدن! مثل حیوان! یا حتی پست‌تر از حیوان در نگاه این موجوداتِ بی همه چیز......

 

تا کی می‌خوایم چشممون رو ببندیم و سیب زمینی باشیم و هیچ غلطی نکنیم؟؟؟

تا کی می‌خوایم مسئولیت انسان بودنمون رو به عهده نگیریم و راحت یه گوشه از دنیا بشینیم و زندگی خودمون رو بکنیم؟!!!

تا کی قراره دخترانِ دیگه‌ای تلف بشن، هواپیما‌های دیگه‌ای بر اثر "خطای انسانی!!!!!!" سقوط کنن، حیواناتِ بی‌گناه دیگه‌ای سلاخی بشن و .....

کی قراره من بفهمم که باید حرکت کنم؟ :|

 

---------------------

پ.ن.1: همه‌ی این موارد رو با خودم بودم... امیدوارم کسی بابت دردی که توی متنم هست ناراحت نشده باشه...

پ.ن.2: ولی اگه شما هم موافقین حرکتی بکنین لطفا! من اگر ما نشود.....

پ.ن.3: لعنت به این زندگی :/

  • کورنلیوس ("همین یک نفر" سابق)

نظرات  (۳)

  • ⛩ 𝒜𝒻𝓈𝒽𝒾𝓃
  • بیشترمون استاد بی توجهی هستیم و خودمونو به کوری میزنیم که انتظاری هم ازمون نداشته باشن

    پاسخ:
    همینطوره!
    ولی ما می‌تونیم دست به دست هم زنجیره‌ی بی‌توجهی و بی‌مسئولیتی رو پاره کنیم...
  • جـودی خآنوم :)
  • نمی دونم چی میشه گفت؟!

    کی رو مقصر دونست ؟ خانواده ... مسئولین...فضای مجازی؟

    پاسخ:
    فضای مجازی که داره اینا رو فاش میکنه رو مقصر بدونیم؟ یا به دلیل دیگه ای منظورته؟!
    مقصر مهم نیست به نظرم! برای اینکه حتی شده یدونه کمتر از این اتفاقات بفته، موثر مهمه... من موثرم، تو موثری... به شرطی که یه کاری بکنیم در حد توانمون!

    ب طرز وحشتناکی داره برامون عادی میشه این اتفاقا…

    پاسخ:
    :-(
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی