برنامهریزی توی روزهای برنامهریزی-ناپذیر :))
- دوشنبه, ۱۹ خرداد ۱۳۹۹، ۱۰:۵۸ ب.ظ
دوباره انگار 23 ساله شدم!
انرژی دارم ولی حال کار کردن نه :))) دوست دارم سر به هوا باشم! دوست دارم به چیزی فکر نکنم... مخصوصا آینده :)
دقیقا برعکس این 3-4 سال!
این 3-4 سال با کار کردن از زیر فشار بودن (حالا هر فشاری) فرار میکردم... رسیده بودم به جایی که صبح که از خواب بیدار میشدم از خونه میزدم بیرون و تا خود شب -قبل از شام و خواب- کار داشتم (شما بخوانید کار میتراشیدم برای خودم) و کار میکردم!
ولی دو-سه هفتهست که برعکس شدم!! مثل 5 سال پیش، اون روزایی که صدرا تو اوج خوشی بود! :)
میدونم زوده و روحم بیشتر میخواد این حالت رو... میدونم عطش چند سالهی یک انرژی خاص، با دو سه هفته و حتی دو سه ماه جبران نمیشه! ولی چارهای نیست.... باید مدیریتش کرد وگرنه بالاخره یه جایی گند میزنه!
توی این سالها صبر کردن رو خوووب یاد گرفتم! یاد گرفتم برای هر چیزی قدری صبر نیازه.... به اندازهی قدر اون چیز نزد تو، هرچی بزرگتر، صبر بیشتر :)
-----------------------
داری نیگام میکنی :)
-----------------------
خلاصه اومدم که اینجا از کارهایی که دارم و برنامهم برای انجامشون بگم، بلکه بتونم به برنامهی کاری و درسی سفتتر بچسبم و اون تعادلی که میخوام رو ایجاد بکنم!
- فردا 7.5 صبح تا تقریبا ظهر دوتا جلسهی کوچینگ دارم
- جمع و جور کردن برنامهها قبل از سفر
- 4شنبه تا جمعه سفرم... برای رها کردن انرژیای که باید رها شه تا بتونم به کارهام برسم... برای دور شدن موقتی از مرکز دغدغههام -تهران- تا بتونم اون جایی رو که زخم شده پانسمان کنم و برگردم :)
- شنبه تا 2شنبه تهران، چندتا کوچینگ و چندتا جلسهی مشاوره، باید نوشتن مقالهی اولم رو تموم کنم تا آخر هفتهی دیگه! thats HARD deadline
- هفتهی بعدش، یه سری قرار ملاقات :)))) / احتمالا یک سفر دیگه / خوندن درس برای دادن یکی از مهمترین امتحانهای این ترمم (4 تیر) / مجازی-پارتی برای تولد برنا :)
- بازم کلی ملاقات قشنگ / درس خوندن (تقریبا 700 صفحه کتاب) برای یه امتحان دیگه (11 تیر) / تکمیل پروپوزال و ترجمه برای یکی دیگه از درسهام (14 تیر)
- میمونه یدونه مقالهی مروری دیگه و دوتا امتحان کتبی که سوالهاش رو از الآن داریم و باید ریسرچ کرده، پاسخ دهیمشان :))) تا تاریخ 5 مرداد
با این توضیح که برای مشاورهها و کوچینگها از الآن نمیشه بیش از 2 هفته برنامه ریزی کرد.
- ۹۹/۰۳/۱۹
به طرز مازوخیسم واری از اون روزایی که
دچار فشار میشم و مجبورم به درس خوندن زیاد و
بی خوابی های شبانه پناه ببرم لذت میبرم...!
(درد کشیدن جسم برای فراموشی درد روحی یجورایی)
و...
امیدوارم به برنامتون برسید...!!