چرند و پرند....
- يكشنبه, ۱۷ آذر ۱۳۹۸، ۱۲:۴۱ ق.ظ
روزها پی در پی میگذرند و من
در پی فرصتی برای زیستنی متفاوت
فرصتی برای خوانشی دیگر از زندگی
فرصتی برای نگاهی دوباره به خویشتن...
ماهها یک به یک میگذرند و من
به دنبال یک فرصت برای فرار از ملال یکنواختی
فرصتی از جنسی متفاوت
فرصتی برای خلوت با خود
سالها، آه
هر سال مالامال از تجاربی تلخ و شیرین
مالامال از لحضاتی به زیبایی گل
لحظاتی به شیرینی آب
دلم میخواست هفتهها 10 روز داشتن! که وقت بکنم قبل از اینکه آخر هفته نقطه بذارن و برگردن سر خط، قبل از اینکه همهچیز از نو بشه و از اول جلسهها و کلاسها و درس خوندنا و ... به صف بشن، دو سه روز برای خودم داشته باشم تا بتونم کتابایی که توی این 7 روز وقت نمیکنم بخونم رو بخونم، فیلمایی که توی این 7 روز وقت نمیکنم ببینم رو ببینم، متنایی که توی این 7 روز وقت نمیکنم بنویسم رو بنویسم، دوستایی که وقت نمیشه ببینم رو ببینم، سفرایی که ... تفریحایی که ... عشقبازیایی که ...
عشق باشد و نور
آگاهی و شور
خیر و برکت
دلتنگی، غرور...
نمیدونم چه ربطی داشت! اما یاد گرفتم که ربطش مهم نیست :) مهم اینه که جلوی چیزی که از دل داره میاد رو نگیرم....
روزی از پی روزی دگر
زیستن ارزشهای شخصی
دادن هزینههای متفاوت بودن
ندانستن آنچه در آینده است
آقا سخته متفاوت زندگی کردن خب! سخته خلاف جهت آب شنا کردن! ولی از اون سختیاییه که انتخاب کردم داشته باشمش... ازونایی که وقتی به گذشته نگاه میکنم بهشون افتخار میکنم :)
فرو ریختن دلی آشوبناک
یک لحظه، یک نگاه
نگاهی شیرین و شور
نگاهی شبیه 15 آبان
من اما هر روز منم
منی که نظم و عادت نتواند
منی که به کوچکترین فرصتی تازه میشود
منی اما متفاوت از دیروز...
آره دیگه! :))
--------------------------
پ.ن.1: بذارین خودش بنویسه :)
پ.ن.2: دلم آب میخواد!
پ.ن.3: در دوردست آتشی اما نه دودناک.....
- ۹۸/۰۹/۱۷
شلوغ بودن ادمو مجبور میکنه هر کاری رو با تمام وجود انجام بده و از هر تفریحی عمیقا لذت ببره.