دعا کنین .. :S
- پنجشنبه, ۲۳ بهمن ۱۳۹۳، ۰۱:۲۰ ق.ظ
دیروز بهم گفت .. گفت که باید بگم .. گفت وقتشه :S
2-3 هفته بود که قرار بود زنگ بزنم وقت بگیرم. ولی هی از یادم میبردمش !! ینی هی یادم که میافتاد، سریع یه کاری پیش میاوردم که نزنگم :| ولی بالاخره که چی ؟؟ .... زنگ زدم ! گفت فردا بیا .. رفتیم و باهامون حرف زد :| دقیقا حرفایی رو زد که میترسیدم ازشون :S گفت وقتشه ... بیشتر از این نمیشه وقت تلف کرد :/
تاازه ! چیزای دیگه ای هم گفت !!! :| چیزایی که از "وقتشه" سنگینتر و ترسناکتر بودن !
گفت هیشکی حمایتت نمیکنه :SSSSS گفت از همین الآن به فکر پول باش ...
تا حالا هیچوقت اینقدر احساس (هنوز)بچه بودن نکرده بودم ! مگه چند سالمه ؟؟ چجوری ؟!!!
من همون آدمیم که همیشه میگفتم "زندگی سخت نیست ! کافیه یادش بگیریم" :)) الآن خیــــــلی سخت شده همه چیز...
امین میگفت "راضیم که هرکی یه جوری درگیره :|"
چقد خوب گفته خواجه امیری !! "عاشق باشی همینه حالت، قلبت آروم یه عذابه ..."
میدونم .... میـــــــــدوووووونم !
هیچــی نیست ! هیچ مشکلی پیش نمیاد .. خدا پشتمه ... پشتمونه :) 3> اصن خودش دیشب بهم گفت که "آیا مومنان هنوز ندانسته اند که خدا اگر بخواهد همه مردم را به الزام و اجبار هدایت میکند ؟" ... خودش گفت که "وعده خدا فرا رسد که خدا خلاف وعده نخواهد کرد" ....
ولی میشه نترسید ؟!! :| :/
ارزششو داره ... خدا کنه که ارزششو داشته باشم :S خدا کنه حداکثر توانم کمتر از ارزشش نباشه ..
دعا کنین ... 3>
همین یک نفر ...
----------------------------------------
پ.ن.1: آیه ها از سوره رعد هستند !
- ۹۳/۱۱/۲۳