آن روی من

جایی برای جاری شدنِ چیزی که هستم

آن روی من

جایی برای جاری شدنِ چیزی که هستم

آن روی من

بعضی حرف ها رو نمیشه زد ...
بعضی حرفا رو باید توی دلت دفن کنی ..
شاید برای اینه که ارزش دوستی بیشتر از اینه که با یه حرف نابجا خرابش کنی ! ارزش هر رابطه ای ...

#inner_peace

-----------------------
پ.ن.1: اینا بیان صدرای 21 ساله‌ست... دلم نیومد عوضش کنم :)

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

تنها گواه ما ...

دیشب بعد از گودبای پارتی یکی دیگه از دوستای نزدیکمون، این شعر معنی دیگه ای میداد ....


ای ساربان، ای کاروان

لیلای من کجا میبری؟

با بردن لیلای من

جان و دل مرا میبری

ای ساربان کجا میروی

لیلای من چرا میبری


در بستنِ پیمان ما

تنها گواه ما شد خدا

تا این جهان، بر پا بود

این عشق ما بماند بجا


ای ساربان کجا میروی

لیلای من چرا میبری


تمامی دینم، به دنیای فانی

شراره عشقی، که شد زندگانی

به یاد یاری، خوشا قطره اشکی

به سوز عشقی، خوشا زندگانی


همیشه خدایا، محبت دلها

به دلها بماند، بسان دل ما

که لیلی و مجنون فسانه شود

حکایت ما جاودانه شود


ای ساربان، ای کاروان

لیلای من کجا می بری

با بردن لیلای من

جان و دل مرا می بری

ای ساربان کجا می روی

لیلای من چرا می بری


------------------------------

پ.ن.1: هرچند من با همون معنی همیشگی اشکم اومد :"

  • کورنلیوس ("همین یک نفر" سابق)

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی