زندگی کوتاه است(نامه ای به قدیس آگوستین)
- شنبه, ۱۳ دی ۱۳۹۳، ۰۵:۳۵ ق.ظ
خلاصه :
کتاب ترجمهی نامهایست که معشوقهی قدیم قدیس آگوستین پس از خواندن کتاب "اعترافات" او به وی مینویسد!
جملات برگزیده:
1. نوشتهای "خداوند بالا تر از همه خواهان زندگی پارسایانهی من است." چه سخت است باور به چنین خدایی.
2. رقیب من تنها رقیب "من" نبود. او رقیب هر زنیست. او همانا فرشتهی مرگ عشق بود. تو اسمش را پرهیزگاری میگذاری.
3. وقتی احمقها میخواهند خطا نکنند، دقیقا خلافش را میکنند! (هوراس)
4. چنین به نظر میآید که برای آنچه در جوانیت رخ داده، با تعصبی بیش از حد نادم و پشیمان هستی و نیز برای تمام روزهای پیش از وقف کامل خودت به پرهیزگاری. آیا براستی این ترس از خداوند متعال است؟ یا تلاش برای نجات از تردیدها و ندامتهای خودت؟
5. ما نباید بکوشیم آن چیزی را که نیستیم زندگی کنیم. چون در آن صورت آیا خدا را به سخره نگرفتهایم؟ (سیسرون)
6. نه، من به خدایی که از آدم قربانی میخواهد باور ندارم. من به خدایی که زندگی زنی را به باد میدهد تا روح مردی را رستگار کند ایمان ندارم.
7. لیکن هیچ یک از ما حتی به باور این آموزش های سوختن در آتش و عذاب الیم ابدی هم نزدیک نشدیم . ما فرهیخته تر از آن بودیم.
8. همیشه به یاد داشته باش هر روز که طلوع میکند میتواند آخرین روز زندگی تو باشد. (هوراس)
9. اورل، ما تا ابد زندگی نمیکنیم. این بدان معنا نیست که نباید از روزهایی که در اختیارمان هست استفاده کنیم.
10. "آنچه تباهی پذیر است از هر آنچه تباهی ناپذیر است پست تر است"(اعترافات، ج 7، ص 1)
11. ما مخیریم که به زندگی پس از این دل ببندیم. اما حق نداریم با خود و دیگران بد رفتاری کنیم.
12. تو عشق را انکار میکنی. شاید بشود آن را بخشید. اما انکار عشق به نام خداوند؟
13. این خداوند نیست که از او خوف دارم. حس میکنم که هم اکنون با خدایم زندگی میکنم، و آیا، مگر از هرچه بگذریم من آفریدهی او نیستم؟
نویسنده: یوستین گوردر
- ۹۳/۱۰/۱۳