آن روی من

جایی برای جاری شدنِ چیزی که هستم

آن روی من

جایی برای جاری شدنِ چیزی که هستم

آن روی من

بعضی حرف ها رو نمیشه زد ...
بعضی حرفا رو باید توی دلت دفن کنی ..
شاید برای اینه که ارزش دوستی بیشتر از اینه که با یه حرف نابجا خرابش کنی ! ارزش هر رابطه ای ...

#inner_peace

-----------------------
پ.ن.1: اینا بیان صدرای 21 ساله‌ست... دلم نیومد عوضش کنم :)

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

یذره از هرجا

مثل یه معلول جسمی/حرکتی که تو خواب داره میبینه که یکی دنبالشه و داره فرار میکنه -هیچ مشکل حرکتی ای هم توی خوابش نداره-، ولی بعد از بیدار شدن میبینه که حتی دستشم نمیتونه تکون بده و باید برای حموم کردن یکی رو صدا کنه که ببردش و و و ....

چشمشو باز کرد و دید اون آقای ایکس‌ی که فکر میکرد هست همش یه نمای پوشالیه و به قول مرضیه کلا "آقا نیست" !!!

چشمشو باز کرد و دید که یه خرابه ای دور و برشه ... اون اولا سهیل بود که هی انگار چراغ‌قوه رو مینداخت اینور و اونور ... و هی با جنبه های جدیدی از خرابات موجود مواجه میشد ... تا اینکه رسید به جایی که فهمید "این خانه ز پایبست ویرانه‌ست" :| فهمید که باید بکوبه و همه چیزو از نو بسازه ....


- میترسی ؟       + میشه نترسید ؟؟       - میترسی .. :|       + ولی کارمو میکنم       - میدونی باید چیکار کنی ؟       + هنوز نه :| ولی میدونم هر وقت که نیاز باشه میفهمم ...       - :-لبخند


ساخت و ساز، هرچی مساحت بزرگتر و خونه لاکچری تر باشه، زمان و هزینه ی بیشتری رو میطلبه ..

زمان .... بعد چهارم ! کریتیکال ترین مسئله ی این روزهای بشر !! چیزی که سعی در خریدش داشت تا بتونه مشکلات رو هرچی بیشتر دور کنه :" یا بهتر بگیم، حلشون رو به تعویق بندازه .. :| مرضیه هر جلسه میگفت ببینین قصدتون چیه که کلاستون پیش نمیره ... خب بدیهی بود !! :| از تموم شدن کلاسش میترسید ... از تموم شدن "وقت"ش میترسید :|

هزینه .... وقتی یه کاری رو هرچی بیشتر میکنی، بازم باید بیشتر بکنی اسمش چیه ؟


--------------------------------

پ.ن.1: معلولهای جسمی/حرکتی چجوری خواب میبینن ؟ :-؟

پ.ن.2: خوب بودن نسبیه ... به نسبت خوب نیستم :))) ولی این نشونه ی خوبیه !! ینی که دوباره انرژی حرکت رو دارم ... کتابه میگفت مریخیا هرکدوم یه غاری دارن که یه وقتایی میرن توش و مشکلاشون رو اونجا حل میکنن ... در سکوت .. باید سکوت رو یاد بگیرم :" بیشتر از این ..

پ.ن.3: میدونم که آینده روشنه .. در حال حاضر تنها دلیل هنوز زنده بودنم همینه :)) + اینکه آدمی زنده شد به عشق و این حرفا ...

  • کورنلیوس ("همین یک نفر" سابق)

نظرات  (۳)

  • حانیه رحمانی
  • جدی چجوری خواب میبینن؟؟؟



    یاعلی...
    پاسخ:
    والا چی بگم ؟ :"
    از اون جایی ک فقط پی نوشتا رو فهمیدم، فقط راجع ب همونا کامنت میدم :))
    واقعن خوب بودن نسبیه! 👍
    مطمئن باش ب نسبت خوب میشی! 
    ینی باید بشی تا بتونی اون ساختمون لاکچریه و آینده روشنه رو برای خودت بسازی!

    حس میکنم ی نسبت خیلی دوری باید با مریخیا داشته باشم :))

    پاسخ:
    :))

    امید .. :)
    آره :دی باید !

    :))))))) نه نه تو ونوسی هستی :|
  • مــیـمـ‌‌‌‌ ‌‌‌‌
  • چجوری خواب میبینن که آخه خواب یه فرایند ذهنی ربطی به فیزیک نداره ولی فک کنم خواب میبینن دارن قدم میزنن یا هرچیزی که توبیداری قادر نیستن انجامش بدن:)


    +هرآنکه در این حلقه نیست زنده به عشق بر او نمرده به فتوای من نماز کنید....
    حضرت ِ حافظ:))


    پاسخ:
    welcome back :)
    چقد خوب که بازم کامنت میدی :)

    حضرت حافظ قطعا درست میگن :پی
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی