خونه
- دوشنبه, ۱ دی ۱۳۹۳، ۰۸:۵۷ ب.ظ
#سنگین_اما_مودب ....
داشتم به این فکر میکردم که چرا(چی میشه که) بعضیا جوری زندگی میکنن که آدم در نبودشون راحت تره !! :|||
چرا(چی میشه که) یکی خوابگاهو بیشتر از خونه ی خودش دوست داره ؟ :|
چرا نباید دنیا جای بهتری باشه ؟
چرا نمیتونیم با هم راحت ارتباط برقرار کنیم ؟
چرا همدیگه رو درک نمیکنیم ؟
چرا ...
چرا خدا رو نمیتونیم ببینیم تو زندگیمون ؟
چرا آدم از وقتی که یه تصمیمی میگیره، شرایط جوری میشه که نتونه تصمیمشو عملی کنه ؟ (هنوز 1هفته نشده که تصمیم گرفتم زیر مشکلات راحت خم نشم ... البته همچین راحت هم خم نشدم !! خود 1سال پیشم هم حتی اگه بود الآن کم اورده بود :|)
چرا میخوای و نمیشه ؟
چرا نمیخوای ولی میشه ؟
چرا خدا میخند ؟!!! :دی
خدایا کمکم کن که مثل این شعره بشم که میگه "روزی که تو آمدی زمادر عریان، بودند همه خندان و تو بودی گریان / کاری بکن ای دوست به وقت مردن، باشند همه گریان و تو باشی خندان"(یه چیزی نزدیک این بود خلاصه :)) )
رب اشرح لی صدری و یسر لی امری واحلل عقدتا من لسانی یفقهو قولی :| 3>
رب لا تذرنی فردا و انت خیر الوارثین
- ۹۳/۱۰/۰۱