آن روی من

جایی برای جاری شدنِ چیزی که هستم

آن روی من

جایی برای جاری شدنِ چیزی که هستم

آن روی من

بعضی حرف ها رو نمیشه زد ...
بعضی حرفا رو باید توی دلت دفن کنی ..
شاید برای اینه که ارزش دوستی بیشتر از اینه که با یه حرف نابجا خرابش کنی ! ارزش هر رابطه ای ...

#inner_peace

-----------------------
پ.ن.1: اینا بیان صدرای 21 ساله‌ست... دلم نیومد عوضش کنم :)

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

منظم vs. منعطف


•  آیا همیشه آن تایمی؟ یا اغلب تایم از دستت در میره و دیر میرسی سر قرار؟

•  آیا در نظر تو "یه ربع" مساویه یا "15 دقیقه"؟ یا مساویه با "یذره وقت دیگه"؟

•  آیا وقتی اتاقت و محل کارت شلوغه تمرکز لازم رو نداری؟ یا با این قضیه اوکی ای و به کارت میرسی؟

•  ترجیح میدی کارت تموم شه بعد به استراحت برسی یا هر لحظه میتونی از سر کار بلند شی؟

•  همیشه عجله داری و شتابزده‌ای؟ یا همیشه وقت برای استراحت داری؟

•  آیا با تصمیم گیری اوکی ای؟ یا قاطعیت لازم رو حس میکنی نداری؟



بعنوان آخرین پست از سری پست‌های ترجیح‌های ام‌بی‌تی‌آی و در ادامه‌ی دو پست قبل، اگر هنوز در تشخیص منظم/منعطف بودن خود شک دارید، با سوالات بالا احتمالا بتوانید تشخیص خود را تکمیل کنید :)


حالا با دانستن تیپ خودتون اگه دوست دارید ویژگی‌ها و نقاط قوت و ضعفتون رو بهتر بشناسین، لطفا به نحوی تیپتون رو به من اطلاع بدین تا در پست‌های بعدی بتونم موارد بیشتری ازش بگم :)


#گروه_پرانا #PranaGroup #MBTI


-----------------------------

پ.ن.1: #پستهای_اینستا
پ.ن.2: پروفایل اینستاگرام من: @sadra_moradian
پ.ن.3: آدرس کانال گروهمون (گروه پرانا): Tlgrm.me/Pranagroup

تمرین MIR

بعد از مدت‌هاااااا نوشتن تمرین دانشگاهی :)))

یادم نبود تمرین‌های الگوریتمی چه حالی میدن :) راضیم از درس ..


بعد از زمان زیادی که دارم فقط کتاب‌های موفقیت و افزایش عملکرد و شخصیت شناسی و .... می‌خونم، یه تمرین درس بازیابی پیشرفته‌ی اطلاعات خیلی چسبید بهم ! باشد که از این چسبیدنا بازم برامون اتفاق بیفته :پی

درونگرا vs. برونگرا 2


• آیا وقتی به مهمونی بزرگی میری بعدش انرژی زیادی داری و اصطلاحا شارژ شدی یا انرژیت تحلیل رفته و میخوای استراحت کنی؟
• دایره‌ی دوستانت خیلی بزرگه؟ یا یه جمع کوچیک و خودمونیه؟
• دوستان خیلی نزدیکت چند نفرن؟
• با کتاب خوندن رابطت چطوره؟ وفتی سر کتابی تمرکز داری؟ یا هی بلند میشی و کارای دیگه میکنی؟
• در کنار دیگران بودن رو ترجیح میدی یا با خودت تنها بودن و به کارهای خودت رسیدن رو؟
• تا حالا شده درحال حرف زدن فکر کنی؟ یا همیشه اول فکر میکنی بعد عمل؟


در ادامه‌ی دو پست قبل، اگر هنوز در تشخیص برون‌گرایی/درون‌گرایی خود شک دارید، با سوالات بالا احتمالا بتوانید تشخیص خود را تکمیل کنید :)


#گروه_پرانا #PranaGroup #MBTI


------------------------------
پ.ن.1: #پستهای_اینستا
پ.ن.2: پروفایل اینستاگرام من: @sadra_moradian
پ.ن.3: آدرس کانال گروهمون (گروه پرانا): Tlgrm.me/Pranagroup

اصلاحیه :دی

دوستان زیادی لطف کردن و گفتن که اون آهنگی که تو دوتا پست قبلی معرفیش کردم مال فیلم inception ه منم سرچ کردم دیدم که راست میگن من با یه چیز دیگه تو interstellar اشتباه گرفته بودمش :"

دوستان اون آهنگ مال اینسپشنه :دی


-----------------------

پ.ن.1: اما مال هر فیلمی که هست خیلی خوبه ! :)

درونگرا vs. برونگرا


•  دوستات برای فهمیدن مشکلات و ایده ها و افکارت باید ازت سوال کنن حتما؟ یا همین که بهت گوش کنن کافیه؟
•  تا حالا شده حس کنی برای فکر کردن مجبوری با یکی حرف بزنی؟ مثلا وقتی داری برای یکی از مشکلاتت میگی، خودت راه حل رو پیدا میکنی ...
•  زمان گفت و گو انرژیت زیاده؟ با حرارت حرف میزنی؟ دستهاتو زیاد تکون میدی؟ یا رفتارت خیلی ملایمه؟
•  در مجاورت اشخاص غریبه خیلی ساکت میشی؟ یا تفاوت چندانی برات نداره؟
•  معمولا وقتی سکوت حاکم میشه سریع یه موضوعی پیدا میکنی و حرف رو شروع میکنی یا کمتر پیش میاد که شروع کننده‌ی بحث باشی؟
•  معمولا صدات بلنده؟ تا حالا شده بهت بگن "فاصلمون دومتره! داد نزن"؟

همه‌ی این موارد تفاوت انسانهای درونگرا و برونگرا رو برای ما مشخص می‌کنه ... باید بتونیم ترجیح دوستان و همکارانمون رو تشخیص بدیم تا بازدهیمون رو بالا ببریم و سوء برداشت‌ها رو تا حد خوبی کاهش بدیم!


------------------------------
پ.ن.1: #پستهای_اینستا
پ.ن.2: پروفایل اینستاگرام من: @sadra_moradian
پ.ن.3: آدرس کانال گروهمون (گروه پرانا): Tlgrm.me/Pranagroup

#آهنگ

قطعه‌ی time از Hans Zimmer یکی از قوی ترین قطعه های موسیقی بی‌کلامیه که من تا حالا شنیدم !! لعنتی هروقت گوشش میدم هیچ کاری نمیتونم بکنم و عین میخ میچسبم به صندلی و با تمام وجود گوش میشم !


-----------------------

پ.ن.1: موسیقی متن فیلم Interstellar ...

MBTI


این کتاب رو به همه‌ی دوستانی که تا حالا به مشکلاتی توی روابطشون برخورد کردن پیشنهاد میکنم !

باید توجه داشته باشیم که رابطه با انسانها خیلی حیطه‌ی گسترده‌ای داره و فکر نمیکنم کسی پیدا بشه که این جمله رو نگه که "اگه میدونستم برای فلانی باید هدف رو بیشتر از مسیر شرح بدم حرفمو بهتر میفهمید" .. یا موارد مشابه !


چکیده‌ی این کتاب اینو میگه که اگه میخوای نتیجه‌ی مطلوبی بگیری، با مردم جوری رفتار کن که دوست دارن باهاشون رفتار بشه! و در ادامه به خواننده روشهایی برای شناختن تیپ انسانها و رفتار مناسب و درست با اونا رو آموزش میده.

تولدممممم

البته امسال تولدمون روی تاسوعا بود ! :| یا شایدم تاسوعا روی تولدمون بود :دی
اما به هر حال بچه ها پریشب برامون تولد گرفتن که خیــــــــــــــــــــــــلی خوش گذشت :) میشه گفت یکی از اولین تولدایی بود که واقعا سورپرایز شدم :) قبلیا هرجوری بود لو میرفت اما اینو انتظارشو نداشتم نمیدونم چرا ! اونم از این بچه ها که مدت زیادی نیست باهاشون میگردم اما هم خیلی بامرامن هم خیلی خوش میگذره باهاشون کلا ! :"
بعد از مدتهاااا دوباره کودک درونمو انداختمش بیرون یذره بازی کنه و شاد باشه :)) مسابقه دادیم، تو سرمای بام چای پاتیلی خوردیم و به خاطره های حسین درباره ی اساتید شریف خندیدیم :)))

بگذریم ... فقط میخواستم بگم حواستون باشه روی عاشورا نیفته تولدتون :دی

---------------------
پ.ن.1: چقد زشت شد این پستم ! :" :))

برای موفقیت

چگونه کسی که خواستار موفقیت است، می‌تواند روزانه دو الی سه ساعت از وقت خود را در شبکه‌های اجتماعی تلف کند؟

اولین اصل موفقیت عبور از تنبلیست .. یا به عبارت دیگر "انجام کار درست در زمان درست".

برای پیروی کردن از اصل بالا پیش از هر چیز باید انتخاب‌هایمان را به خودآگاهمان بیاوریم ... در قدم اول، یک لیست از بهانه‌هایتان برای انجام ندادن کارهای درست تهیه کنید ..


اگر شخصی ادعا کند فرمولی بلد است که شما را یک شبه موفق می‌کند، به سرعت از دست او فرار کنید!

برای موفق شدن، هیچ راهی ندارید جز آنکه هوشمندانه انتخاب کنید و انتخاب‌هایتان در طول زمان پایدار و باثبات باشند ..

در این قدم، پنج کار به ظاهر کم اهمیتی را بنویسید که خوب است روزانه انجامش دهید. (بیست دقیقه ورزش صبحگاهی؟ زودتر خوابیدن در شب و اول صبح بیدار شدن؟ ...)

یادتان باشد که اصلاحات کوچک به مرور زمان نتایج بزرگی می‌سازند :)


---------------

پ.ن.1: برگرفته از کتاب اثر مرکب به قلم دارن هاردی

تغییرات

میخوام کم کم کارم رو به یه سری از پست‌های بلاگم وارد کنم و پست‌هایی در زمینه‌هایی که کار میکنم و میخونم بذارم ...

ممکنه حوصلتون سر بره :" اما دوست دارم حتی اگه شده به یک نفر کمکی کرده باشم :) پس لطف کنید حواستون به حوصلتون باشه که یه وقت سر نره :دی


--------------------------

پ.ن.1: به جز اراجیفی که تا حالا میذاشتم یذره چیز مفید هم بذاریم بد نیست :دی

ارزشش رو داره :)

پروسه‌ی موفقیت یه پروسه‌ی طولانی مدت و خسته کننده‌ست ... اینو همه می‌دونیم و همه جا هم نوشته شده ! اما وقتی به عملش می‌رسیم می‌بینیم که نمی‌تونیم اون خستگیه رو تحمل کنیم ... پست قبلی هم دقیقا تو همین نقاط خستگی نوشته شد :"

دارن هاردی میگه که خودت تنهایی خیلی سخت تره که موفق بشی ... به جاش یه "همراه موفقیت" داشته باش که هروقت تو کم آوردی اون هلت بده هروقت اون کم آورد تو :)

اینجوری می‌شه که دیروز وقتی اولین ارائه‌ی اصول مذاکره رو برای #لیان داشتیم بعد از همه‌ی خستگیای این چند روز وقتی آخر شب رسیدم خونه با همه‌ی سردردی که داشتم پر انرژی‌تر از اول صبحم بودم !

احتمالا خیلی از اونایی که میخوام ازشون تشکر کنم اینجا رو نمی‌شناسن :)) اما دلم میخواد از بیژن و فرزانه و یاسمین و بقیه‌ی اعضای گروه تشکر کنم که این روزا همراه موفقیت هم‌دیگه شدیم و با هم داریم به اسم #پرانا اعتبار میدیم :)


---------------------

پ.ن.1: #تدریس_مهارت‌های_ارتباطی #تدریس_مهارت‌های_مذاکره #پرانا #لیان

پ.ن.2: پرانا واژه ای سانسکریت به معنای نیروی حیاتی است که وجود این انرژی حیات‌بخش نامرئی عامل سلامتی و زندگی در کره خاکی می‌باشد.

غر غر غر ...

غر دارم :|

زیادم دارم !!

قبل از هر چیز از اینکه وقت ندارم غرامو بزنم شاکیم ...

بعد از اینکه کسی رو ندارم که حضور فیزیکی داشته باشه و محرم باشه و انقدری برام باشه که پیشش احساس آرامش کنم و خودش کوه مشکل نباشه تا بتونم با خیال راحت براش غر بزنم :|

بعد ..........


نگرانم .

نگرانم که اصلا آیا میتونم ؟

تا چقدر میتونم این فشار رو تحمل کنم ؟ :"

تا کی میتونم با این بی آدمی کنار بیام ؟

چقدر میتونم ENFJ خودم رو زندگی نکنم و تصمیم های منطقی بگیرم ؟؟

تا کی مجبورم خودم رو آگاهانه سانسور کنم ؟؟ چقدر از این مدت زمانی که مجبورم رو میتونم ؟!


یه دوستی میگفت "اینکه بکنی و نبینه خیلی سخته ..." واقعا خیلی سخته ! :|


----------------------------------

پ.ن.1: صرفا غر زدم ... همین !

بعضی حرف ها رو نمیشه زد ...

بعضی حرفا رو باید توی دلت دفن کنی ..

شاید برای اینه که ارزش دوستی بیشتر از اینه که با یه حرف نابجا خرابش کنی ! ارزش هر رابطه ای ...

 

ولی ... ولی اگه نگی هم که نمیشه ! :| توی دلت باد میکنن .. اذیت میشی :( یه راهش اینیه که من انتخاب کردم :) که اینجا بزنی حرفتو ...

روز خوب، روز بد ...

یه روزایی تو زندگی یهو چشم باز میکنی و میبینی که اول صبح که پاشدی حالت خوب نبوده، تا آخر شب نتونستی هیچ کاری بکنی ... :|

دو تا راه براش وجود داره ...

اولی که حتما باید بگنجونی تو برنامه‌های بلند مدتت تا بتونی ناملایمات زندگی رو تحمل کنی (یا به اصطلاح ما کامپیوتریا fault tolerant plan داشته باشی) اینه که توی برنامه‌های بلند مدتت یه سری روز خالی در نظر بگیری که روز خاصی هم نیستند ! ینی مثل دیروز و پریروز من که استراحت نوشته شده بود توی تقویم نیست !! مثلا ماهی دو روز سهمیه داری که ناراحت باشی و کرکره رو بکشی پایین ! یه همچین چیزی ...

دومیش که پیشنهاد میکنم اینه که مقاومت کنی ... البته این به شرطیه که زود متوجه لنگیدن داستان بشی و از همونجا فرمونو بگیری دست خودت و از auto pilot در بیاری مغزتو :) که البته سخخخخته ! :| اگه مثل امروز که من الآن ساعت 6.5ه متوجه بشی، همون بهتر که بذاری یکی از اون دوتا سهمیه‌های blankت بپره ! :"

تغییرات

دو روز گذشته رو به خودم استراحت مطلق داده بودم! :)

بعد از اون شمالی که رفتیم و غیره، دیگه استراحت منطقی نداشتم!! این درحالیست که تا قبل از این همیشه انقدر وقت تلف شده داشتم که احساس نیازی به استراحت برنامه ریزی شده و منطقی نداشتم :دی
منظورم از استراحت منطقی اینه که انقدر خسته شده باشی که "استراحت کردن" برات معنی پیدا کنه :))

البته الآن که فکرشو میکنم یه تولدی گرفتیم برای یه عزیزی ... اون رو میشه اسم استراحت نصفه روزه روش گذاشت ... البته قطعا استراحت مطلق نبود چون کلی planning و غیره داشت برام :"

این دو روز خیلی خوب بود :) بعد از مدت‌ها فیلم دیدم :))) "هیچ کاری" کردم !! و خوابیدممممم :)))
آماده شدم برای 5 هفته‌ی پرکار دیگه ..


کارهای پیش رو در آینده‌ی نزدیک:
  • تکلیف کامپابلر
  • کوئیز MIR
  • خوندن مقاله برای پروژه کارشناسی
  • استارت زدن مطالعه برای کنکور الگوریتم ارشد و روانشناسی کارشناسی !
  • گوش دادن به voiceهای دکتر شیری
  • خوندن کتاب MBTI
  • جلسه شورا با دکتر صامتی
  • زدن ایمیل به عرش و ویراتک

صدرای جدیدی در راه است ..

مغزها را باید شست ... باید فکر کرد !

خوبه بعضی وقتا یذره فکر کنیم ...

هممون دم از امام حسین و عزا داری و خیلی غیره‌های دیگه میزنیم ..
اما چند نفر پیدا میشن که بتونن واقعا ادعا کنن که حداقل دارن سعیشونو میکنن ادای امام حسین که نه! ادای هفتاد و یک‌مین یار امام حسین رو در بیارن ؟؟ چند نفر هستن که بتونن ادعا کنن پای حرفشون و اعتقاد خودشون (هرچی که باشه) تا پای جونشون وای میستن ؟؟ چند نفر میتونن پاشن و با قدرت جلوی ظلم (حتی ظلمی که توی دانشگاه به سنواتی‌ها داره اعمال میشه !) قد علم کنن ؟!
چند نفرمون میتونیم بدون ترس تو دعاهامون از خدا بخوایم که "کاش منم زمان امام حسینم می‌زیستم تا بتونم کمکی هرچند کم برای ایشون و زن و بچه‌های بی‌گناه بشم" ؟!

به جز شام برا چه دلیلی عزاداری‌ها رو شرکت میکنیم ؟؟

----------------------------
پ.ن.1: #کمی_فکر_کنیم ...

تو-دو لیست

  • فردا باید کتاب اثر مرکب رو برای اعضای گروه ارائه بدم ...
  • شنبه باید پیپری که برای پروژه کارشناسیم قرار بوده بخونم رو ارائه بدم (هنوز نخوندمش :| :-استرس)


یک‌شنبه به بعد رو نمیدونم .... اما کلی کار عقب افتاده هم دارم :|

  • سنتورم رو 1هفته‌س که نزدم
  • یه سری فایل صوتی هست که باید گوش کنم
  • 3تا پیپر دیگه هست که باید بخونم :|
  • کتااااااب !!!
  • کنکورم که شده قوز بالا قوز :|